nonpracticing

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of practicing.

پیشنهاد کاربران

. E. g
Though born to a Muslim family, she has stated that she is non - practicing
کسی که در دینی متولد شده اما به آن عمل نمی کند. مثلا مسلمان بدون عمل: Nonpracticing muslem

بپرس