nonplussed

/nɑnˈplʌst//ˌnɒnˈplʌst/

جمله های نمونه

1. her sudden death nonplussed everyone
مرگ ناگهانی او همه را بهت زده کرد.

2. I was completely nonplussed by his sudden appearance.
[ترجمه گوگل]من از ظاهر ناگهانی او کاملاً گیج شده بودم
[ترجمه ترگمان]از ظاهرش کاملا مبهوت شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was nonplussed by what he asked me.
[ترجمه گوگل]از چیزی که او از من پرسید ناراحت بودم
[ترجمه ترگمان]از چیزی که از من می پرسید مات و مبهوت شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Billy was completely nonplussed by Elliot's refusal.
[ترجمه گوگل]بیلی از امتناع الیوت کاملاً ناامید شده بود
[ترجمه ترگمان]بیلی از امتناع الیوت مات و مبهوت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was completely nonplussed by his reply.
[ترجمه گوگل]من از پاسخ او کاملاً متاثر شدم
[ترجمه ترگمان]من از جواب او کاملا مبهوت شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The speaker was completely nonplussed by the question.
[ترجمه گوگل]گوینده از این سوال کاملاً بی خبر بود
[ترجمه ترگمان]سخنران به طور کامل از سوال من مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was also nonplussed that so few real horticulturists were enthused over his resurrection idea for McDowell Mountain Park.
[ترجمه گوگل]او همچنین از این که تعداد کمی از باغبانان واقعی در مورد ایده رستاخیز او برای پارک کوهستان مک داول مشتاق شده بودند، خوشحال بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین مات و مبهوت مانده بود که تعداد کمی از horticulturists واقعی به خاطر ایده resurrection برای پارک Mountain McDowell هیجان زده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. George knew that she was a bit nonplussed at his eagerness for her to have her own social life.
[ترجمه گوگل]جورج می‌دانست که او از اشتیاق او برای داشتن زندگی اجتماعی خود کمی بی‌تفاوت است
[ترجمه ترگمان]جورج می دانست که او ذره ای از شوق و اشتیاقی که برای زندگی اجتماعی او دارد، غافلگیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "I don't know," he said, nonplussed at the question.
[ترجمه گوگل]او در حالی که از این سوال ناراحت بود گفت: "نمی دانم "
[ترجمه ترگمان]او در حالی که مات و مبهوت مانده بود گفت: \" نمی دانم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even Orozco seems nonplussed by his fame.
[ترجمه گوگل]حتی اوروزکو هم از شهرتش غافلگیر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]حتی Orozco به نظر می رسد که از شهرت او مات و مبهوت مانده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nonplussed by such an odd question, Diana replied in the negative.
[ترجمه گوگل]دیانا که از چنین سوال عجیبی غافلگیر شده بود، پاسخ منفی داد
[ترجمه ترگمان]دیانا در جواب منفی جواب داد: با این سوال عجیب و غریب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nonplussed, Loretta explained that she had driven right through the village without finding it.
[ترجمه گوگل]لورتا که مات و مبهوت بود، توضیح داد که بدون اینکه آن را پیدا کند، درست در دهکده رانندگی کرده است
[ترجمه ترگمان]nonplussed، لورتا توضیح داد که او بدون پیدا کردن آن از دهکده خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Factory were a little nonplussed by the decision.
[ترجمه گوگل]کارخانه از این تصمیم کمی ناامید بود
[ترجمه ترگمان]کارخانه کمی از این تصمیم مات و مبهوت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ed seemed nonplussed till Andy explained: " This means I'm staying the course. "
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید اد بی حوصله بود تا اینکه اندی توضیح داد: "این به این معنی است که من در مسیر باقی می ماندم "
[ترجمه ترگمان]اد گیج شده بود تا اندی توضیح داد: \" این یعنی من اینجا هستم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was Tigress'turn to be nonplussed.
[ترجمه گوگل]نوبت ببر بود که بی سر و صدا باشی
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت شده بود که مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• confused; embarrassed
if you are nonplussed when something happens, you are surprised and unsure how to react; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بلاتکلیف
علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز، برای این کلمه معنی جدیدی بوجود آمده است که بر اساس نکته ای که در دیکشنری زیر مطرح شده است معنی متضاد معنی اصلی است.
NOTE: In standard use, nonplussed means 'surprised and confused', as in 'Jane was nonplussed at John’s eagerness to help out'. In North American English a new usage has developed in recent years, meaning 'unperturbed'—more or less the opposite of its traditional meaning—as in 'he was clearly trying to appear nonplussed'. This new use probably arose on the assumption that non - was the normal negative prefix and must therefore have a negative meaning. It is not considered part of standard English. ( New Oxford American Dictionary )
...
[مشاهده متن کامل]

در استفاده ی استاندارد، nonplussed به معنای #متعجب و گیج شده است. # مثلاً، #جِین از اشتیاق جان برای کمک کردن، غافلگیر شد. # اما در انگلیسی آمریکای شمالی در سال های اخیر کاربرد جدیدی به معنای #بی مزاحمت؛ تأثیر نپذیرفتن؛ تحت تأثیر قرار نگرفتن؛ ککِش نمیگزه# - که کم و بیش مخالف معنای اصلی آن است - شکل گرفته است. مانند #او به وضوح سعی می کرد آرام به نظر برسد. # این استفاده جدید احتمالاً با این فرض ایجاد شده است که non - معمولاً پیشوند منفی است و بنابراین باید معنای منفی داشته باشد. چنین فرضی جایی در انگلیسی استاندارد ندارد.
در اینجا یک مثال برای معنی اول و یک مثال برای معنی دوم ( که بر اساس پیش فرض غلط است ) آورده می شود:
Example for the first meaning: 👇
The complex riddle posed by the professor left the students nonplussed, as they struggled to come up with a logical solution.
معمای پیچیده ای که استاد مطرح کرد، دانشجویان را در حالی که برای یافتن راه حلی منطقی تلاش می کردند، مات و مبهوت ( گیج و سردرگُم ) کرده بود.
Example for the newly developed or second meaning: 👇
I remember students being nonplussed about the flooding in the city, as they had become accustomed to it over the years.
بخاطر دارم که دانش آموزان نسبت به آمدن سیل در شهر بی تفاوت بودند چرا که سال ها به دیدن این صحنه عادت داشتند.

nonplussed
انقدری سوپرایز بشی ک ندونی بعدش چیکار کنی
گیج ، سر در گم ، دست پاچه
مردد در تصمیم
مات و مبهوت، بهتزده
در ضمن غیر قابل دسترس معادل صحیح برای این کلمه نیست.

بپرس