1. I was completely nonplussed by his sudden appearance.
[ترجمه گوگل]من از ظاهر ناگهانی او کاملاً گیج شده بودم
[ترجمه ترگمان]از ظاهرش کاملا مبهوت شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I was nonplussed by what he asked me.
[ترجمه گوگل]از چیزی که او از من پرسید ناراحت بودم
[ترجمه ترگمان]از چیزی که از من می پرسید مات و مبهوت شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The professor is never at a nonplus, and never perplexed by a problem.
[ترجمه گوگل]پروفسور هیچ گاه در حالت غیر مثبت قرار نمی گیرد، و هرگز از یک مشکل گیج نمی شود
[ترجمه ترگمان]استاد هرگز در a نبوده و هیچ وقت گیج و سردرگم نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Billy was completely nonplussed by Elliot's refusal.
[ترجمه گوگل]بیلی از امتناع الیوت کاملاً ناامید شده بود
[ترجمه ترگمان]بیلی از امتناع الیوت مات و مبهوت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I was completely nonplussed by his reply.
[ترجمه گوگل]من از پاسخ او کاملاً متاثر شدم
[ترجمه ترگمان]من از جواب او کاملا مبهوت شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The speaker was completely nonplussed by the question.
[ترجمه گوگل]گوینده از این سوال کاملاً بی خبر بود
[ترجمه ترگمان]سخنران به طور کامل از سوال من مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Mundin is nonplussed at our lack of proper titillation.
[ترجمه گوگل]موندین از عدم تیتراژ مناسب ما ناراحت است
[ترجمه ترگمان] Mundin \"به خاطر کمبود\" titillation \"غافلگیر شده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was also nonplussed that so few real horticulturists were enthused over his resurrection idea for McDowell Mountain Park.
[ترجمه گوگل]او همچنین از این که تعداد کمی از باغبانان واقعی در مورد ایده رستاخیز او برای پارک کوهستان مک داول مشتاق شده بودند، خوشحال بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین مات و مبهوت مانده بود که تعداد کمی از horticulturists واقعی به خاطر ایده resurrection برای پارک Mountain McDowell هیجان زده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. George knew that she was a bit nonplussed at his eagerness for her to have her own social life.
[ترجمه گوگل]جورج میدانست که او از اشتیاق او برای داشتن زندگی اجتماعی خود کمی بیتفاوت است
[ترجمه ترگمان]جورج می دانست که او ذره ای از شوق و اشتیاقی که برای زندگی اجتماعی او دارد، غافلگیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. "I don't know," he said, nonplussed at the question.
[ترجمه گوگل]او در حالی که از این سوال ناراحت بود گفت: "نمی دانم "
[ترجمه ترگمان]او در حالی که مات و مبهوت مانده بود گفت: \" نمی دانم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Even Orozco seems nonplussed by his fame.
[ترجمه گوگل]حتی اوروزکو هم از شهرتش غافلگیر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]حتی Orozco به نظر می رسد که از شهرت او مات و مبهوت مانده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Nonplussed by such an odd question, Diana replied in the negative.
[ترجمه گوگل]دیانا که از چنین سوال عجیبی غافلگیر شده بود، پاسخ منفی داد
[ترجمه ترگمان]دیانا در جواب منفی جواب داد: با این سوال عجیب و غریب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Nonplussed, Loretta explained that she had driven right through the village without finding it.
[ترجمه گوگل]لورتا که مات و مبهوت بود، توضیح داد که بدون اینکه آن را پیدا کند، درست در دهکده رانندگی کرده است
[ترجمه ترگمان]nonplussed، لورتا توضیح داد که او بدون پیدا کردن آن از دهکده خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nonplused by the appearance of a woman, stock exchange officials told Paribas to choose a uniform for Sakuma.
[ترجمه گوگل]مقامات بورس که از ظاهر یک زن خوشحال نشده بودند، به پاریباس گفتند که لباسی برای ساکوما انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]مقامات بورس اوراق بهادار به Paribas گفتند که با ظاهر یک زن لباس نظامی برای Sakuma انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید