1. The nonpartisan, nonviolent and civilly disobedient El Barzon has been hit with mass arrests of its leaders.
[ترجمه گوگل]ال بارزون غیر حزبی، خشونتپرهیز و نافرمان مدنی با دستگیریهای دسته جمعی رهبرانش ضربه خورده است
[ترجمه ترگمان]کمیته بیطرف، غیرخشونت آمیز و مودبانه آل Barzon با دستگیری های جمعی رهبران آن برخورد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Note: The nonpartisan center tallied personal contributions in 1995 by 300 Washington lobbyists, lawyers and members of their families.
[ترجمه گوگل]توجه: این مرکز غیرحزبی در سال 1995 کمک های شخصی 300 لابی گر واشنگتن، وکلا و اعضای خانواده های آنها را محاسبه کرد
[ترجمه ترگمان]توجه: مرکز بیطرف کردن کمک های شخصی خود را در سال ۱۹۹۵ توسط ۳۰۰ کنگره آمریکا، وکلا و اعضای خانواده خود اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Bipartisan is altogether different from nonpartisan.
[ترجمه گوگل]دو حزبی با غیر حزبی کاملاً متفاوت است
[ترجمه ترگمان]Bipartisan کلا با بی طرفی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The independent nonpartisan commission has proposed three presidential debates and one vice presidential debate.
[ترجمه گوگل]کمیسیون مستقل غیرحزبی سه مناظره ریاست جمهوری و یک مناظره معاون رئیس جمهور را پیشنهاد کرده است
[ترجمه ترگمان]کمیسیون مستقل بیطرف سه بحث ریاست جمهوری و یک مناظره معاون رئیس جمهور را پیشنهاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Voters seeking nonpartisan information on the issues and candidates' stands can access thousands of Web sites.
[ترجمه گوگل]رای دهندگانی که به دنبال اطلاعات غیرحزبی در مورد موضوعات و جایگاه نامزدها هستند می توانند به هزاران وب سایت دسترسی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان به دنبال اطلاعات بیطرفانه در مورد مسائل و نامزدها می توانند به هزاران وب سایت دسترسی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The recall was the first and only nonpartisan city council election in Tucson history.
[ترجمه گوگل]این فراخوان اولین و تنها انتخابات شورای شهر غیرحزبی در تاریخ توسان بود
[ترجمه ترگمان]فراخوان اولین و تنها انتخابات شورای شهر بیطرف در توسکان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The California Public Education Partnership, a coalition of nonpartisan organizations trying to improve schools, commissioned the poll.
[ترجمه گوگل]مشارکت آموزش عمومی کالیفرنیا، ائتلافی از سازمانهای غیرحزبی که در تلاش برای بهبود مدارس هستند، این نظرسنجی را انجام داد
[ترجمه ترگمان]سازمان مشارکت آموزش عمومی کالیفرنیا، ائتلافی از سازمان های بیطرف که می کوشد تا مدارس را بهبود بخشد، این نظرسنجی را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The allegations came in a report by the nonpartisan Center for Public Integrity detailing the backgrounds of presidential campaign advisers.
[ترجمه گوگل]این اتهامات در گزارشی از سوی مرکز غیرحزبی برای صداقت عمومی ارائه شده است که سوابق مشاوران ستاد انتخاباتی ریاست جمهوری را به تفصیل شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]این اتهامات در گزارشی از سوی مرکز بیطرف مبنی بر صحت عامه در جزئیات سابقه مشاوران انتخاباتی ریاست جمهوری مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Nonpartisan observers generally expect almost all the money directed at education to survive in whatever final package emerges from the legislative process.
[ترجمه گوگل]ناظران غیرحزبی عموماً انتظار دارند که تقریباً تمام پولی که صرف آموزش می شود در هر بسته نهایی که از روند قانون گذاری بیرون می آید، زنده بماند
[ترجمه ترگمان]ناظران nonpartisan به طور کلی انتظار دارند که تقریبا تمام پولی که به منظور زنده ماندن در هر بسته نهایی از روند قانون گذاری نشات می گیرند، جان سالم به در ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The founder of Politifact, another nonpartisan referee to the daily rumble, said two of the site's five most popular items on its Truth-o-meter are corrections of Glenn Beck.
[ترجمه گوگل]بنیانگذار Politifact، یکی دیگر از داوران غیرحزبی در رامبل روزانه، گفت که دو مورد از پنج مورد محبوب این سایت در Truth-ometer آن اصلاحات گلن بک است
[ترجمه ترگمان]بنیانگذار of، داور بی طرف دیگر به غرش روزانه، گفت که دو مورد از پنج مورد محبوب این سایت اصلاح گلن بک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But the nonpartisan AIDS and poverty awareness group the One Campaign says just 14 percent of those funds have been delivered.
[ترجمه گوگل]اما گروه غیرحزبی آگاهی از ایدز و فقر، کمپین یک، میگوید که تنها 14 درصد از این بودجه پرداخت شده است
[ترجمه ترگمان]اما گروه آگاه سازی غیر حزبی و گروه آگاهی فقر تنها ۱۴ درصد از این سرمایه را به دست آورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The nonpartisan CBO, Congress' budget analyst, likely will have a somewhat different estimate, but both are stark reminders of the swift-growing $ 7 trillion U. S. national debt.
[ترجمه گوگل]CBO غیرحزبی، تحلیلگر بودجه کنگره، احتمالاً برآورد متفاوتی خواهد داشت، اما هر دو یادآور رشد سریع 7 تریلیون دلار بدهی ملی ایالات متحده هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر CBO، تحلیل گر بودجه کنگره، احتمالا یک تخمین نسبتا متفاوتی خواهد داشت، اما هر دوی آن ها یادآور stark تریلیون دلاری هستند که به سرعت در حال رشد هستند اس بدهی ملی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So what, other than dismissing the nonpartisan budget office's verdict as "their opinion" — as Mr. Boehner has — can the G. O. P. do?
[ترجمه گوگل]بنابراین، به غیر از رد حکم دفتر بودجه غیرحزبی به عنوان "نظر آنها" - همانطور که آقای بونر گفته است - G O P می تواند انجام دهد؟
[ترجمه ترگمان]بنابراین چیزی که به غیر از رد کردن رای دادگاه غیر حزبی به عنوان \"نظر آن ها\" - همانطور که آقای بونر دارد - می تواند G ا پی چه کار باید کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nonpartisan think tanks and not-for-profit organizations do a lot of it.
[ترجمه گوگل]اتاقهای فکر غیرحزبی و سازمانهای غیرانتفاعی کارهای زیادی را انجام میدهند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مخازن و سازمان های غیرانتفاعی بسیاری از آن را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید