دیکشنری
مترجم
بپرس
nonobservance
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
• :
تعریف:
combined form of observance.
•
متضاد:
observance
انگلیسی به انگلیسی
• lack of observance; failure to observe religious laws or customs
پیشنهاد کاربران
نقض
زیر پا گذاشتن
تخلف
تعدی
بی اعتنایی
نافرمانی سرپیچی
خلف وعده
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها