1. Hitting any non-military targets would risk 'collateral damage'.
[ترجمه گوگل]ضربه زدن به هر هدف غیرنظامی با خطر "خسارت جانبی" همراه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]کتک زدن هر گونه هدف غیر نظامی خسارت جانبی را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He wore a blue suit of safari cut, a non-military colour but a safari-suit none the less.
[ترجمه گوگل]او یک کت و شلوار آبی با برش سافاری پوشیده بود، رنگی غیر نظامی اما به هر حال یک کت و شلوار سافاری
[ترجمه ترگمان]او کت و شلوار آبی به تن داشت، که رنگ غیر نظامی نداشت، اما یک سفر اکتشافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The detectors would have other non-military uses.
[ترجمه گوگل]آشکارسازها کاربردهای غیر نظامی دیگری نیز خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]The استفاده های غیر نظامی دیگری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. However, there seemed to be nothing against lending equipment to non-military personnel, and we got most of what was wanted.
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر میرسید که چیزی علیه وام دادن تجهیزات به پرسنل غیرنظامی وجود نداشت و ما بیشتر چیزی را که میخواستیم به دست آوردیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسید که هیچ چیز در برابر تجهیزات وام دهی به پرسنل غیر نظامی وجود ندارد و ما بیشتر آنچه که لازم بود را بدست آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Russia has also agreed to allow transport of nonmilitary goods to support the 41-nation NATO-led peacekeeping mission working to stabilize Afghanistan — a top Obama administration priority.
[ترجمه گوگل]روسیه همچنین موافقت کرده است که به حمل و نقل کالاهای غیرنظامی برای حمایت از ماموریت صلحبان 41 کشوری به رهبری ناتو که برای ایجاد ثبات در افغانستان کار می کنند - که یکی از اولویت های اصلی دولت اوباما است، موافقت کرده است
[ترجمه ترگمان]روسیه همچنین موافقت کرده است که حمل و نقل کالاهای غیر نظامی جهت حمایت از ماموریت حافظ صلح سازمان ملل متحد که به رهبری ناتو انجام می شود را به منظور تثبیت افغانستان - که اولویت مدیریت اوباما است، فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The video training system also has other potential nonmilitary applications, such as for homeland security and emergency response training exercises, the company said.
[ترجمه گوگل]این شرکت گفت که سیستم آموزشی ویدیویی همچنین کاربردهای غیرنظامی بالقوه دیگری مانند تمرینات آموزشی امنیت داخلی و واکنش اضطراری دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت گفته است که این سیستم آموزش ویدیویی هم برنامه های احتمالی و غیر نظامی دیگری از جمله امنیت داخلی و مانورهای آموزشی واکنش اضطراری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fatigue duty involves nonmilitary labor.
[ترجمه گوگل]وظیفه خستگی شامل کار غیر نظامی است
[ترجمه ترگمان]وظیفه خستگی شامل نیروی کار غیر نظامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Jet fighters practicing interception maneuvers no longer can approach nonmilitary aircraft without consulting ground control first, Sen.
[ترجمه گوگل]سناتور سناتور، جنگنده های جت که مانورهای رهگیری را تمرین می کنند، دیگر نمی توانند بدون مشورت با کنترل زمینی به هواپیماهای غیرنظامی نزدیک شوند
[ترجمه ترگمان]جت های جنگنده که تمرینات رهگیری را تمرین می کنند، دیگر می توانند بدون مشورت اول، بدون مشورت با زمین، به هواپیماهای غیرنظامی نزدیک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The deputy commander for AFRICOM would be a civilian employee of the U. S. State Department, a unique arrangement that stresses the nonmilitary focus of the command.
[ترجمه گوگل]معاون فرمانده AFRICOM یک کارمند غیرنظامی وزارت امور خارجه ایالات متحده خواهد بود، یک ترتیب منحصر به فرد که بر تمرکز غیرنظامی فرماندهی تأکید می کند
[ترجمه ترگمان]معاون فرمانده AFRICOM، یکی از کارمندان غیر نظامی ایالات متحد خواهد بود اس وزارت امور خارجه، یک آرایش منحصر به فرد که بر تمرکز غیر نظامی فرمانده تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. True, Administration officials have said that pre - emption can take nonmilitary forms.
[ترجمه گوگل]درست است، مقامات دولتی گفته اند که پیش خرجی می تواند اشکال غیرنظامی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]درست است که مقامات دولتی گفته اند که پیش از این می تواند فرم های غیر نظامی را به همراه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He said the strike was a "deliberate attack on a civilian neighborhood, " and follows other alleged targeting of nonmilitary targets such as a hotel, oxygen factory and civilian vehicles.
[ترجمه گوگل]او گفت که این حمله یک "حمله عمدی به یک محله غیرنظامی" بود و به دنبال هدف قرار دادن اهداف غیرنظامی دیگر مانند یک هتل، کارخانه اکسیژن و خودروهای غیرنظامی صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]او گفت که این حمله \"حمله عمدی به یک محله غیرنظامی\" بوده و در پی هدف دیگری از هدف قرار دادن اهداف غیر نظامی مانند هتل، کارخانه اکسیژن و وسایل نقلیه غیر نظامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. "But they don't yet have the skill sets to implement" a coherent nonmilitary strategy, he added.
[ترجمه گوگل]او افزود: «اما آنها هنوز مجموعه مهارتهای لازم برای اجرای» یک استراتژی غیرنظامی منسجم را ندارند
[ترجمه ترگمان]وی افزود: \"اما آن ها هنوز مجموعه مهارت های لازم برای اجرای\" یک استراتژی منسجم غیر نظامی \" را ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Speaking to reporters, Mr. Obama said he would devote new energy to diplomacy and other nonmilitary aspects of U. S. global power.
[ترجمه گوگل]آقای اوباما در صحبت با خبرنگاران گفت که انرژی جدیدی را به دیپلماسی و دیگر جنبه های غیرنظامی قدرت جهانی ایالات متحده اختصاص خواهد داد
[ترجمه ترگمان]آقای اوباما در گفتگو با خبرنگاران گفت که او انرژی جدیدی را به دیپلماسی و دیگر جنبه های غیر نظامی ایالات متحده اختصاص خواهد داد اس قدرت جهانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. According to the Civil Aviation Administration of China, the country had 840 nonmilitary pilots in January 200 the last date for which figures were available.
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش اداره هوانوردی غیرنظامی چین، این کشور در ژانویه 200، آخرین تاریخی که ارقام مربوط به آن در دسترس بود، 840 خلبان غیرنظامی داشت
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش اداره هوانوردی غیرنظامی چین، این کشور از ۲۰۰ خلبان غیر نظامی در تاریخ ۲۰۰ ژانویه تا آخرین روز این آمار را دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This could have been avoided if they had gotten better advice from nonmilitary sources.
[ترجمه گوگل]اگر آنها از منابع غیرنظامی راهنمایی بهتری دریافت می کردند، می شد از این امر جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]اگر از منابع غیر نظامی مشورت بهتری داشته باشند، می توان از این کار اجتناب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید