nonmetallic


غیر فلزی، غیرفلزى علوم مهندسى : غیرفلزى

جمله های نمونه

1. Even nonmetallic materials are dangerous to touch at these low temperatures.
[ترجمه گوگل]حتی تماس با مواد غیرفلزی در این دماهای پایین خطرناک است
[ترجمه ترگمان]حتی مواد nonmetallic برای تماس با این دماهای پایین خطرناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bromine Nonmetallic chemical element, chemical symbol Br, atomic number 3
[ترجمه گوگل]عنصر شیمیایی غیرفلزی برم، نماد شیمیایی Br، عدد اتمی 3
[ترجمه ترگمان]عنصر شیمیایی، nonmetallic و عدد اتمی آن ۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most metallic and some nonmetallic elements will emit characteristic radiations.
[ترجمه گوگل]بیشتر عناصر فلزی و برخی از عناصر غیرفلزی تشعشعات مشخصی از خود ساطع می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر عناصر nonmetallic و some، پرتوه ای مشخصه را منتشر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ceramics are crystalline compounds combining metallic and nonmetallic elements.
[ترجمه گوگل]سرامیک ها ترکیبات کریستالی هستند که عناصر فلزی و غیرفلزی را با هم ترکیب می کنند
[ترجمه ترگمان]سرامیک، ترکیبات کریستالی هستند که عناصر فلزی و فلزی را ترکیب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sulfur: Nonmetallic chemical element, chemical symbol S, atomic number
[ترجمه گوگل]گوگرد: عنصر شیمیایی غیرفلزی، نماد شیمیایی S، عدد اتمی
[ترجمه ترگمان]گوگرد: عنصر شیمیایی nonmetallic، نماد شیمیایی S، عدد اتمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The application of nonmetallic mineral raw material as mineral filler to industry can improve macromolecular resin.
[ترجمه گوگل]استفاده از مواد خام معدنی غیرفلزی به عنوان پرکننده معدنی در صنعت می تواند رزین ماکرومولکولی را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]کاربرد مواد خام معدنی nonmetallic به عنوان پرکننده معدنی در صنعت می تواند رزین macromolecular را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The appearance of the nonmetallic compound pipeline has out a efficient path for the problem settling.
[ترجمه گوگل]ظاهر خط لوله ترکیب غیرفلزی مسیر کارآمدی برای حل مشکل دارد
[ترجمه ترگمان]ظاهر این خط لوله compound یک مسیر کارآمد برای حل مشکل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Modification of nonmetallic mineral materials can be classified as physical and chemical.
[ترجمه گوگل]اصلاح مواد معدنی غیرفلزی را می توان به دو دسته فیزیکی و شیمیایی طبقه بندی کرد
[ترجمه ترگمان]اصلاح مواد معدنی nonmetallic را می توان به عنوان ماده شیمیایی و شیمیایی طبقه بندی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Because aluminium is different from nonmetallic mineral, its crush corresponds with milling's generality and specialty.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آلومینیوم با کانی غیرفلزی متفاوت است، خرد شدن آن با کلیت و تخصص آسیاب مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]چون آلومینیوم با مواد معدنی nonmetallic متفاوت است، crush با عمومیت و تخصص milling همخوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Porcelain enamel belongs to the inorganic nonmetallic material, it is one kind of compound materials, which was coated on the metal surface and burned under high temperature.
[ترجمه گوگل]مینای چینی متعلق به مواد غیر فلزی غیر آلی است، این یک نوع مواد ترکیبی است که روی سطح فلز پوشانده شده و در دمای بالا می سوزد
[ترجمه ترگمان]کاشی پرسلانی به مواد غیر آلی غیر آلی تعلق دارد، این یک نوع مواد مرکب است که روی سطح فلزی پوشانده شده و زیر دمای بالا سوزانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Iodine: Nonmetallic chemical element, chemical symbol I, atomic number 5
[ترجمه گوگل]ید: عنصر شیمیایی غیرفلزی، نماد شیمیایی I، عدد اتمی 5
[ترجمه ترگمان]ید: عنصر شیمیایی nonmetallic، نماد شیمیایی I، عدد اتمی ۵
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Oxygen and carbon are important nonmetallic impurities in silicon crystals. Notably, the characteristics of silicon crystal are affected by them.
[ترجمه گوگل]اکسیژن و کربن ناخالصی های غیرفلزی مهم در کریستال های سیلیکون هستند قابل ذکر است که ویژگی های کریستال سیلیکون تحت تأثیر آنها قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]اکسیژن و کربن impurities مهم در کریستال های سیلیکون هستند قابل ذکر است که ویژگی های بلور سیلیکون نیز تحت تاثیر آن ها قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As nonmetallic materials, diamond has high interfacial energy with metallic surfaces, resulting in low coherence.
[ترجمه گوگل]الماس به عنوان مواد غیرفلزی دارای انرژی سطحی بالایی با سطوح فلزی است که در نتیجه انسجام کمی دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مواد nonmetallic، الماس دارای انرژی سطحی بالایی با سطوح فلزی است که منجر به انسجام کم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Phosphorus Nonmetallic chemical element, chemical symbol P, atomic number
[ترجمه گوگل]فسفر عنصر شیمیایی غیرفلزی، نماد شیمیایی P، عدد اتمی
[ترجمه ترگمان]عنصر شیمیایی فسفر، نماد شیمیایی P، عدد اتمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not metallic; not of the metals, of the nonmetals
chemical element which is not a metal

پیشنهاد کاربران

بپرس