1. Both countries agreed that normal relations would be based on non-interference in each other's internal affairs.
[ترجمه گوگل]هر دو کشور توافق کردند که روابط عادی مبتنی بر عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر باشد
[ترجمه ترگمان]هر دو کشور توافق کردند که روابط عادی مبتنی بر عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Helsinki was full of pious declarations about the inviolability of borders and non-interference in internal affairs.
[ترجمه گوگل]هلسینکی مملو از اعلامیه های خداپسندانه درباره مصونیت مرزها و عدم مداخله در امور داخلی بود
[ترجمه ترگمان]هلسینکی پر از اعلامیه های مذهبی درباره حرمت مرزها و عدم مداخله در امور داخلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The least they did was to adopt a laissez-faire attitude or one of deliberate non-interference so that the women felt free of pressure.
[ترجمه گوگل]حداقل کاری که آنها انجام دادند این بود که یک نگرش آزاد یا عدم مداخله عمدی اتخاذ کردند تا زنان احساس کنند از فشار آزاد نمی شوند
[ترجمه ترگمان]حداقل آن ها این کار را کردند که نگرش آزادی عمل یا دخالت عمدی را اتخاذ کنند تا زنان احساس آزادی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. On the basis of this concept, the noninterference model is extended to nondeterministic systems.
[ترجمه گوگل]بر اساس این مفهوم، مدل بدون تداخل به سیستمهای غیر قطعی تعمیم داده میشود
[ترجمه ترگمان]براساس این مفهوم، مدل noninterference به سیستم های غیر قطعی بسط داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Although the policy of noninterference was a compromise above criticism, It'still impaired China's sovereignty.
[ترجمه گوگل]اگرچه سیاست عدم مداخله مصالحه ای فراتر از انتقاد بود، اما همچنان به حاکمیت چین لطمه می زند
[ترجمه ترگمان]اگرچه سیاست of یک مصالحه در بالا از انتقاد بود، اما هنوز به حاکمیت چین آسیب رسانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. For many Republicans, noninterference with the marketplace became an article of faith.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از جمهوری خواهان، عدم مداخله در بازار به یک اصل اعتقادی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از جمهوری خواهان، noninterference با بازار به یک مقاله ایمان تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This NSMS ( noninterference stress - measurement system ) method is an alternative to the strain gauge rotor blade vibration.
[ترجمه گوگل]این روش NSMS (سیستم اندازه گیری تنش بدون تداخل) جایگزینی برای ارتعاش تیغه روتور کرنش سنج است
[ترجمه ترگمان]این روش (سیستم اندازه گیری فشار)یک روش جایگزین برای اندازه گیری کرنش تیغه روتور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Noninterference is a treasure among Chinese traditional managerial wisdom.
[ترجمه گوگل]عدم تداخل گنجینه ای در میان خرد مدیریتی سنتی چین است
[ترجمه ترگمان]Noninterference یک گنجینه در میان دانش مدیریتی سنتی چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Coexistence necessitates the total noninterference by any power in the internal affairs of another.
[ترجمه گوگل]همزیستی مستلزم عدم مداخله کامل هر قدرتی در امور داخلی دیگری است
[ترجمه ترگمان]Coexistence با هر قدرت در امور داخلی دیگری به طور کلی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To show practicability of the new noninterference model and the formal method, the security properties of ABLP and DBLP models are examined as examples.
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن قابلیت عملی بودن مدل جدید بدون تداخل و روش رسمی، ویژگیهای امنیتی مدلهای ABLP و DBLP به عنوان نمونه بررسی میشوند
[ترجمه ترگمان]برای نشان دادن practicability مدل noninterference جدید و روش صوری، ویژگی های امنیتی مدل های ABLP و DBLP به عنوان مثال مورد بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Or perhaps there is a galactic ethic of noninterference with backward or emerging civilizations.
[ترجمه گوگل]یا شاید یک اخلاق کهکشانی مبنی بر عدم مداخله با تمدن های عقب مانده یا در حال ظهور وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یا شاید یک اخلاق کهکشانی از noninterference با تمدن های پیش رو و رو در حال ظهور وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The federal district court, upon the request of the school board, ordered noninterference with desegregation.
[ترجمه گوگل]دادگاه منطقه فدرال، بنا به درخواست هیئت مدیره مدرسه، دستور عدم مداخله در حذف تبعیض نژادی را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه منطقه فدرال به درخواست هیات مدیره مدرسه دستور لغو تبعیض نژادی را صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Fourthly, to business card printing and membership card making noninterference 256 halftoning.
[ترجمه گوگل]چهارم، به چاپ کارت ویزیت و کارت عضویت بدون تداخل 256 halftoning
[ترجمه ترگمان]چهارم، کارت چاپ کارت و کارت عضویت در حال ساخت ۲۵۶ مگابایت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The last part of the dissertation analyses economic pattern of noninterference at the early Han dynasty.
[ترجمه گوگل]بخش آخر پایان نامه به تحلیل الگوی اقتصادی عدم مداخله در اوایل سلسله هان می پردازد
[ترجمه ترگمان]آخرین بخش این رساله، الگوی اقتصادی of در سلسله (هان)اولیه (هان)را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید