nonhuman

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of human.

جمله های نمونه

1. Hostility towards outsiders is characteristic of both human and non-human animals.
[ترجمه گوگل]خصومت نسبت به بیگانگان از خصوصیات حیوانات انسانی و غیر انسانی است
[ترجمه ترگمان]Hostility نسبت به خارجی ها یکی از ویژگی های انسان و هم حیوانات غیر انسانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some aspects of this immediacy can also be transmitted by our contacts with non-human organisms whose lifespan far exceeds our own.
[ترجمه گوگل]برخی از جنبه‌های این بی‌واسطگی نیز می‌تواند از طریق تماس ما با موجودات غیرانسانی که طول عمر آنها بسیار بیشتر از عمر ماست، منتقل شود
[ترجمه ترگمان]برخی از جنبه های این فوریت را نیز می توان از طریق تماس ما با ارگانیسم های غیر انسانی منتقل کرد که طول عمر آن ها بسیار فراتر از نیازهای ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Monkey business A legal case in Los Angeles County may have far-reaching implications for the rights of our closest non-human relatives.
[ترجمه گوگل]تجارت میمون یک پرونده حقوقی در شهرستان لس آنجلس ممکن است پیامدهای گسترده ای برای حقوق نزدیکترین خویشاوندان غیرانسانی ما داشته باشد
[ترجمه ترگمان]تجارت میمون ها یک مورد قانونی در شهرستان لس آنجلس ممکن است اثرات گسترده ای برای حقوق نزدیک ترین خویشاوند غیر انسانی ما داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Animal models of man Psychobiology is based largely on studies of behavioural and physiological processes in non-human animals.
[ترجمه گوگل]مدل‌های حیوانی انسان روان‌شناسی عمدتاً مبتنی بر مطالعات فرآیندهای رفتاری و فیزیولوژیکی در حیوانات غیر انسانی است
[ترجمه ترگمان]مدل های حیوانی انسان Psychobiology عمدتا بر مطالعات فرآیندهای فیزیولوژیکی و رفتاری در حیوانات غیر انسانی استوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Other agreements about our proper treatment of non-human creatures may take as long to understand and implement.
[ترجمه گوگل]سایر توافقات در مورد رفتار صحیح ما با موجودات غیرانسانی ممکن است درک و اجرا به همان اندازه طول بکشد
[ترجمه ترگمان]توافق های دیگر درباره رفتار مناسب ما با موجودات غیر انسانی ممکن است طول بکشد تا درک و پیاده سازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the task of this chapter, of tracing the evolution of learning and memory-like phenomena in non-human animals, is done.
[ترجمه گوگل]اما وظیفه این فصل، ردیابی تکامل یادگیری و پدیده های حافظه مانند در حیوانات غیر انسانی انجام شده است
[ترجمه ترگمان]اما وظیفه این فصل، دنبال کردن سیر تحول یادگیری و پدیده های مربوط به حافظه در حیوانات غیر انسانی، انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The record of Ricci's behaviour is, to our knowledge, the first clear case of teaching in any non-human animal.
[ترجمه گوگل]سوابق رفتار ریچی، تا آنجا که ما می دانیم، اولین مورد واضح آموزش در هر حیوان غیر انسانی است
[ترجمه ترگمان]سابقه رفتار ریتچی، به دانش ما، اولین مورد روشن آموزش در هر حیوان غیر انسانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The various non-human beings who hunt humans are not portrayed as violent or aggressive either.
[ترجمه گوگل]موجودات غیرانسانی مختلفی که انسان ها را شکار می کنند، خشن یا تهاجمی نیز به تصویر کشیده نمی شوند
[ترجمه ترگمان]افراد غیر انسانی مختلفی که انسان ها را شکار می کنند نیز به عنوان خشن یا مهاجم تصویر نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You see it in nonhuman primates, where the new alpha male comes into the troop and mates.
[ترجمه گوگل]شما آن را در پستانداران غیرانسان می بینید، جایی که نر آلفای جدید وارد نیرو می شود و جفت گیری می کند
[ترجمه ترگمان]شما آن را در یک پستاندار واقعی می بینید جایی که مرد آلفا جدید به گروه و نایبان خود وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nonhuman primates phylogenetic closeness to human being and its ES lines are very similar to human.
[ترجمه گوگل]نزدیکی فیلوژنتیکی نخستی‌های غیرانسان به انسان و خطوط ES آن بسیار شبیه به انسان است
[ترجمه ترگمان]Nonhuman primates نسبت به انسان بودن و خطوط هوایی آن بسیار شبیه انسان ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It beautifully conveys the atmosphere of the nonhuman world.
[ترجمه گوگل]به زیبایی حال و هوای دنیای غیرانسانی را منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]آن به زیبایی جو دنیای غیربشر را منتقل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He also cited evidence of self-fellation in nonhuman primates to conclude that oral sex is "a biologically normal aspect of sexuality. "
[ترجمه گوگل]او همچنین به شواهدی مبنی بر خودکشی در پستانداران غیرانسان اشاره کرد تا به این نتیجه برسد که رابطه جنسی دهانی "یک جنبه طبیعی بیولوژیکی جنسیت" است
[ترجمه ترگمان]او همچنین به شواهد of در primates غیر بشر اشاره کرد تا نتیجه بگیرد که رابطه جنسی دهانی یک جنبه زیستی طبیعی از جنسیتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The algorithm of this system excludes other nonhuman objects to detect human.
[ترجمه گوگل]الگوریتم این سیستم سایر اشیاء غیرانسانی را برای تشخیص انسان حذف می کند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم این سیستم از دیگر اشیا غیر انسانی برای تشخیص انسان استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But can we see pain in nonhuman faces?
[ترجمه گوگل]اما آیا می توانیم درد را در چهره های غیر انسانی ببینیم؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا می توانیم درد را در صورت های غیر انسانی ببینیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• that which is not a human being, not a person
not typical of humankind
non-human means not human or not coming from humans.

پیشنهاد کاربران

اجنه یا جن
غیر انسانی
غیرانسان، غیرانسانی، فاقد خصایل انسانی، غیرخوراکی
اسطوره

بپرس