nonfunctional

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of functional.
متضاد: functional
مشابه: down, inactive

جمله های نمونه

1. It is curious, too, to note that echidnas also possess spurs but their venom gland is non-functional.
[ترجمه گوگل]جالب است بدانید که اکیدناها نیز دارای خار هستند اما غده سم آنها غیرعملکردی است
[ترجمه ترگمان]جالب است که توجه داشته باشیم که echidnas هم مهمیز دارد، اما غده زهر آن ها غیر کاربردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Functional islet cell tumors usually are small, but nonfunctional islet cell tumors usually are big.
[ترجمه گوگل]تومورهای سلول جزایر عملکردی معمولا کوچک هستند، اما تومورهای سلول جزایر غیرعملکردی معمولاً بزرگ هستند
[ترجمه ترگمان]تومورهای سلولی متصل به سلولی که معمولا کوچک هستند، اما nonfunctional سلولی islet معمولا بزرگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods: 365 nonfunctional in cranial disease patients with follow - up treated by GKS were reviewed.
[ترجمه گوگل]روش کار: 365 بیمار غیرعملکردی در بیماران مبتلا به بیماری جمجمه با پیگیری تحت درمان با GKS بررسی شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۳۶۵ nonfunctional در بیماران مبتلا به بیماری جمجمه و پی گیری درمان توسط کمیته دولتی ورزش مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A nonfunctional requirement, such as a transactional claims process, can map to another type of reusable software asset such as a software pattern to help make consistent architectural decisions.
[ترجمه گوگل]یک نیاز غیر کاربردی، مانند فرآیند ادعاهای معاملاتی، می‌تواند به نوع دیگری از دارایی نرم‌افزاری قابل استفاده مجدد مانند الگوی نرم‌افزاری نگاشت شود تا به تصمیم‌گیری‌های معماری منسجم کمک کند
[ترجمه ترگمان]یک نیاز nonfunctional، مانند فرآیند مطالبات معاملاتی، می تواند به نوع دیگری از asset نرم افزار قابل استفاده مجدد مثل یک الگوی نرم افزاری برای کمک به ایجاد تصمیمات معماری سازگار، نقشه بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion: Insulinoma and nonfunctional pancreatic islet cell tumor are the mostly dominant in islet cell tumor.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: انسولینوما و تومور غیرعملکردی سلول جزایر پانکراس بیشتر در تومور سلول جزایری غالب هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: insulinoma و nonfunctional cell pancreatic، عمدتا غالب در تومور سلول جزیره ای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective : To summarize the experience in the nonfunctional islet cell tumor.
[ترجمه گوگل]هدف: خلاصه کردن تجربه در تومور غیرعملکردی سلول جزایری
[ترجمه ترگمان]هدف: خلاصه کردن تجربه در تومور سلولی islet nonfunctional
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is reported that nonfunctional tumorscause disease by compromising normal glandularfunction, local extension, or distant spread.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که تومورهای غیرعملکردی با به خطر انداختن عملکرد غدد طبیعی، گسترش موضعی یا گسترش از راه دور باعث ایجاد بیماری می شوند
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که by با به خطر انداختن glandularfunction عادی، گسترش محلی یا گسترش دور از آن، به بیماری tumorscause nonfunctional تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nonfunctional adaptive communication leads to invocation of cultural differences and slowing task completion.
[ترجمه گوگل]ارتباط تطبیقی ​​غیرکاربردی منجر به فراخوانی تفاوت های فرهنگی و کند کردن تکمیل کار می شود
[ترجمه ترگمان]برقراری ارتباط تطبیقی منجر به نیایش تفاوت های فرهنگی و کند شدن تکالیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Diversity can be created in a number of ways, such as by adding nonfunctional code, reordering code or randomizing memory locations, file names or system calls.
[ترجمه گوگل]تنوع را می توان به روش های مختلفی ایجاد کرد، مانند افزودن کد غیر کاربردی، ترتیب مجدد کد یا تصادفی کردن مکان های حافظه، نام فایل ها یا فراخوانی های سیستم
[ترجمه ترگمان]تنوع می تواند به چند روش ایجاد شود، از جمله افزودن کد nonfunctional، reordering یا randomizing حافظه، نام فایل یا فراخوانی سیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. During the next two years she was mostly homebound and nonfunctional.
[ترجمه گوگل]در طول دو سال بعد، او بیشتر در خانه و غیر کارآمد بود
[ترجمه ترگمان]در طی دو سال آینده او عمدتا homebound و nonfunctional بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Among those, hypercortisolism was 17 cases, primary aldosteronism was 15 cases, nonfunctional adenoma was 13 cases.
[ترجمه گوگل]از این میان، هیپرکورتیزولیسم 17 مورد، آلدوسترونیسم اولیه 15 مورد، آدنوم غیرعملکردی 13 مورد بود
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها، hypercortisolism ۱۷ مورد بود، aldosteronism اولیه ۱۵ مورد بود و adenoma ۱۳ مورد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mammary gland Milk - producing gland of female mammals, usually present But undeveloped and nonfunctional in males.
[ترجمه گوگل]شیر غده پستانی - غده مولد پستانداران ماده، معمولاً وجود دارد اما در نرها توسعه نیافته و غیرعملکردی است
[ترجمه ترگمان]غده غدد Milk غدد زنان معمولا در حال حاضر اما توسعه نیافته و nonfunctional در مردان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In their series of nine adult patients with intractable seizures, all had "severe hemiparesis consistent with severe unihemispheric damage, " a nonfunctional "helper" hand, and homonymous hemianopsia.
[ترجمه گوگل]در سری نه بیمار بالغ خود با تشنج صعب العلاج، همگی "همی پارزی شدید منطبق با آسیب شدید تک نیمکره"، دست "کمک" غیرعملکردی و همیانوپسی همنام داشتند
[ترجمه ترگمان]در مجموعه آن ها از نه بیمار بزرگ سال با حملات غیرقابل مهار، همه آن ها \"hemiparesis شدید\" با آسیب شدید شدید، \"یک\" helper \"nonfunctional و\" homonymous hemianopsia \" بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bruxism is a disorder characterized by grinding and clenching of the teeth, companied with fasciculation of masticatory muscles in nonfunctional status.
[ترجمه گوگل]دندان قروچه نوعی اختلال است که با ساییدن و فشردن دندان ها همراه با فاسیکولاسیون ماهیچه های جونده در وضعیت غیرعملکردی مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]Bruxism یک اختلال است که با کوبیدن و گره کردن دندان مشخص می شود و با انقباض ماهیچه های masticatory در وضعیت nonfunctional کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To study the related factors of post - operative recurrence of nonfunctional pituitary adenoma.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه عوامل مرتبط با عود بعد از عمل آدنوم غیرعملکردی هیپوفیز
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه عوامل مرتبط با عود مجدد adenoma of nonfunctional
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not functional, not in working order

پیشنهاد کاربران

ناکارآمدی
غیرکاربردی،
غیروظیفه ای
غیر کارکردی
غیرعملی
غیر فعال

ناکارا

بپرس