noneffective


از کار افتاده علوم نظامى : غیر موثر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of effective.

جمله های نمونه

1. Noneffective tillering period, which contributed more than 50% root growth quantity to the accumulated root growth at heading, was the main period influencing root growth accumulation.
[ترجمه گوگل]دوره پنجه زنی غیرموثر، که بیش از 50 درصد کمیت رشد ریشه را به رشد انباشته ریشه در فصل دهی کمک کرد، دوره اصلی تأثیرگذار بر تجمع رشد ریشه بود
[ترجمه ترگمان]دوره tillering که بیش از ۵۰ درصد رشد ریشه را در رشد ریشه انباشته در پیش داشت، دوره اصلی تاثیرگذار بر انباشت رشد ریشه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It makes possible to regulate the heat load by users themselves with the applications of bypass and dual- radiators in the new designed heat supply system and avoid the noneffective heating.
[ترجمه گوگل]تنظیم بار حرارتی توسط خود کاربران با استفاده از رادیاتورهای بای پس و دوگانه در سیستم تامین حرارت جدید طراحی شده و جلوگیری از گرمایش غیر موثر را ممکن می سازد
[ترجمه ترگمان]این امر امکان تنظیم بار گرما را توسط خود کاربران با کاربردهای of و رادیاتورها در سیستم تامین حرارت طراحی شده جدید و جلوگیری از گرمایش noneffective فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Newspaperman was the last person to tell the advertisement is noneffective.
[ترجمه گوگل]روزنامه‌نگار آخرین کسی بود که اعلام کرد این آگهی بی‌اثر است
[ترجمه ترگمان]newspaperman آخرین کسی بود که به آگهی گفت noneffective است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To evaluate the arteriographic findings and procedures in renal artery embolization of traumatic renal hemorrhage under the conservative treatment to be noneffective condition.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی یافته ها و روش های آرتریوگرافی در آمبولیزاسیون شریان کلیوی خونریزی کلیوی تروماتیک تحت درمان محافظه کارانه به عنوان شرایط غیر موثر
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی یافته های arteriographic و رویه هایی در سرخرگ کلیوی منجر به خونریزی مغزی ناشی از ضربه مغزی تحت درمان محافظه کاران خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So the regeneration of high loading rate sludge was noneffective.
[ترجمه گوگل]بنابراین بازسازی لجن با سرعت بارگذاری بالا بی اثر بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین تجدید حیات رسوب با نرخ بارگذاری بالا noneffective بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ineffective, not effective

پیشنهاد کاربران

از کار افتاده ( از نظر جسمی ) ، غیر موثر ( نظامی )

بپرس