1. Most of the proposals are fairly non-controversial.
[ترجمه گوگل]اکثر پیشنهادها نسبتاً بحث برانگیز نیستند
[ترجمه ترگمان]اغلب این پیشنهادها کاملا بحث برانگیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His secret has been to approach ordinary people about non-controversial issues.
[ترجمه گوگل]راز او نزدیک شدن به مردم عادی در مورد مسائل غیر بحث انگیز بوده است
[ترجمه ترگمان]راز او به مردم عادی در مورد مسائل non نزدیک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Therefore, only non-controversial information can be available.
[ترجمه گوگل]بنابراین، فقط اطلاعات غیر قابل بحث می تواند در دسترس باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تنها اطلاعات non می تواند در دسترس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. More significant for Scandinavia was its retreat in 1950 back to limited and relatively non-controversial sectoral coordination at the regional level.
[ترجمه گوگل]مهمتر از آن برای اسکاندیناوی عقب نشینی آن در سال 1950 به هماهنگی بخشی محدود و نسبتاً غیر مناقشه برانگیز در سطح منطقه ای بود
[ترجمه ترگمان]مهم تر از این، اسکاندیناوی عقب نشینی خود در سال ۱۹۵۰ به هماهنگی محدود و نسبتا non بخشی در سطح منطقه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I set out to write a totally non-controversial book about a non-controversial figure.
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم تا کتابی کاملاً غیر بحث برانگیز در مورد یک شخصیت غیر بحث برانگیز بنویسم
[ترجمه ترگمان]من برای نوشتن یک کتاب کاملا غیر بحث برانگیز در مورد یک شخصیت غیر بحث برانگیز آماده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Approval of several non-controversial appropriation mini-bills, instead.
[ترجمه گوگل]در عوض تصویب چندین لایحه کوچک تخصیصی غیر مناقشه برانگیز
[ترجمه ترگمان]تصویب چندین لایحه non مربوط به تخصیص مجدد، به جای آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Only fairly simple, non-controversial bills are likely to succeed by this method.
[ترجمه گوگل]تنها اسکناسهای نسبتاً ساده و غیر بحثانگیز احتمالاً با این روش موفق میشوند
[ترجمه ترگمان]تنها به طور نسبتا ساده، این لوایح به احتمال زیاد با این روش موفق خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The first premise of our undertaking should be noncontroversial: it is simply that economic change is important and interesting.
[ترجمه گوگل]فرض اول تعهد ما نباید بحث برانگیز باشد: صرفاً این است که تغییرات اقتصادی مهم و جالب است
[ترجمه ترگمان]فرض اول تعهد ما باید noncontroversial باشد: صرفا این است که تغییر اقتصادی مهم و جالب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Cord blood is a noncontroversial source of stem cells, yet experts estimate that 99% of this potentially lifesaving resource gets thrown away postpartum.
[ترجمه گوگل]خون بند ناف منبع غیر مناقشهانگیز سلولهای بنیادی است، اما کارشناسان تخمین میزنند که 99 درصد از این منبع بالقوه نجات بخش پس از زایمان دور ریخته میشود
[ترجمه ترگمان]خون بندناف منبع noncontroversial از سلول های بنیادی است، با این حال کارشناسان تخمین می زنند که ۹۹ % از این منبع نجات به صورت بالقوه پس از خونریزی به دور انداخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Gladwell's noncontroversial claim is that some people have more opportunities than other people.
[ترجمه گوگل]ادعای غیر مناقشه برانگیز گلادول این است که برخی از افراد فرصت های بیشتری نسبت به افراد دیگر دارند
[ترجمه ترگمان]گلدول معتقد است که برخی از مردم فرصت های بیشتری نسبت به افراد دیگر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The assumption is that textbooks, sanitized as they are, are factual and thus noncontroversial.
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که کتابهای درسی، همان طور که هستند، واقعی هستند و بنابراین بحث برانگیز نیستند
[ترجمه ترگمان]این فرض این است که کتب درسی، بهداشتی، واقعی هستند و در نتیجه noncontroversial هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The fact that existing political activists embraced the Internet as a tool of mobilization is fairly noncontroversial.
[ترجمه گوگل]این واقعیت که فعالان سیاسی موجود اینترنت را به عنوان ابزار بسیج پذیرفتند، نسبتاً بحث برانگیز است
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که فعالان سیاسی موجود اینترنت را به عنوان ابزار بسیج در آغوش گرفتند نسبتا noncontroversial است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. With passage of the latest stopgap measure, Republicans have managed to trim $10 billion from the budget, mostly in noncontroversial areas backed by President Barack Obama.
[ترجمه گوگل]با تصویب آخرین اقدام توقف، جمهوری خواهان توانسته اند 10 میلیارد دلار از بودجه را کاهش دهند، عمدتاً در مناطق غیر مناقشه برانگیز مورد حمایت رئیس جمهور باراک اوباما
[ترجمه ترگمان]با تصویب آخرین اقدام stopgap، جمهوریخواهان توانستند ۱۰ میلیارد دلار از بودجه را، که اغلب در مناطق noncontroversial مورد حمایت رئیس جمهور باراک اوباما قرار دارند، اصلاح کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید