1. his nonconformist attitude
روش سنت گریزانه ی او
2. His father was a Nonconformist minister.
3. Indeed it had and the Nonconformist minister stood at the very centre of the Nonconformist world we are discussing.
[ترجمه گوگل]در واقع چنین بود و وزیر ناسازگار در مرکز دنیای ناسازگاری مورد بحث ما قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در حقیقت این کار را کرده بود و آن نخست وزیر در همان مرکز دنیای Nonconformist که در حال بحث در مورد آن هستیم ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. By and large the Nonconformist churches supported the war, destroying themselves as a significant political force in the process.
[ترجمه گوگل]کلیساهای ناسازگار از جنگ حمایت کردند و خود را به عنوان یک نیروی سیاسی مهم در این روند نابود کردند
[ترجمه ترگمان]کلیسا و کلیساهای بزرگ کلیسا از جنگ حمایت کردند و خود را به عنوان یک نیروی سیاسی مهم در این فرآیند از بین بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Brought up in a Nonconformist household, he remained deeply religious.
[ترجمه گوگل]او که در یک خانواده ی ناسازگار بزرگ شد، عمیقاً مذهبی باقی ماند
[ترجمه ترگمان]او در یک خانواده نان مقدس بزرگ شد و او عمیقا مذهبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There became room for younger, different, mainly nonconformist leaders to assert themselves, not necessarily by parliamentary means.
[ترجمه گوگل]فضایی برای رهبران جوانتر، متفاوت و عمدتاً ناسازگار وجود داشت تا خودشان را مطرح کنند، نه لزوماً با ابزارهای پارلمانی
[ترجمه ترگمان]جایی برای جوان ترها، متفاوت، عمدتا nonconformist برای اثبات خودشان، نه لزوما با ابزارهای پارلمانی، وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As a Nonconformist he was not admitted to the BA degree until 185 the first dissenter to be admitted.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک ناسازگار در مقطع کارشناسی پذیرفته نشد تا اینکه در سال 185 اولین مخالفی که پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نان Nonconformist تا زمانی که ۱۸۵ اولین گروه مخالف پذیرفته نشدند، به مدرک لیسانس اعتراف نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The future was also theirs: Nonconformist Sunday School students came to 0903
[ترجمه گوگل]آینده نیز از آن آنها بود: دانشآموزان مدرسه یکشنبه ناسازگار به 0903 آمدند
[ترجمه ترگمان]آینده نیز مال آن ها بود: دانش آموزان مدرسه روزه ای یکشنبه به ۰۹۰۳ می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The principal means for educating Nonconformist ministers were the various denominational colleges.
[ترجمه گوگل]ابزار اصلی برای آموزش وزرای ناسازگار، دانشکدههای فرقهای مختلف بودند
[ترجمه ترگمان]مهم ترین ابزار برای آموزش و پرورش این ministers، دانشگاه ها و دانشگاه های مختلف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The third division was the propagation of Nonconformist principles.
[ترجمه گوگل]سومین بخش، ترویج اصول ناسازگارانه بود
[ترجمه ترگمان]سومین تقسیم، انتشار اصول Nonconformist بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She prided herself on being a nonconformist, on getting results by breaking the rules.
[ترجمه گوگل]او به خود می بالید که یک ناسازگار است و با زیر پا گذاشتن قوانین نتیجه می گیرد
[ترجمه ترگمان]به خود می بالید که با شکستن قوانین به نتیجه رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He felt out of place, a nonconformist in a society where conformity was highly prized.
[ترجمه گوگل]او در جامعهای که همنوایی در آن بسیار ارزشمند بود، احساس میکرد بیموقع است
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که در جامعه ای زندگی می کند که در آن هماهنگی بسیار باارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Nonconformist borrowers were thrown a lifeline only five years ago when this new breed of mortgage lender was born.
[ترجمه گوگل]تنها پنج سال پیش، زمانی که این نسل جدید از وام دهندگان وام مسکن متولد شد، وام گیرندگان ناسازگار به یک راه نجات تبدیل شدند
[ترجمه ترگمان]این وام گیرندگان تنها پنج سال پیش در زمانی که این گونه جدید وام دهنده رهن به دنیا آمد، به عنوان رگ حیاتی نجات داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Unlike the Rector of Great Leighs the Nonconformist minister had no security of tenure.
[ترجمه گوگل]برخلاف رکتور گریت لییز، وزیر ناسازگار از امنیت تصدی برخوردار نبود
[ترجمه ترگمان]برخلاف کشیش اعظم Leighs که در آن وزیر جنگ هیچ امنیت و امنیت نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید