1. Companies can be prosecuted for non-compliance with the law.
 [ترجمه گوگل]شرکت ها به دلیل عدم رعایت قانون قابل پیگرد قانونی هستند 
[ترجمه ترگمان]شرکت ها را می توان برای عدم رعایت قانون تحت پی گرد قانونی قرار داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. There are penalties for non-compliance with the fire regulations.
 [ترجمه گوگل]برای عدم رعایت مقررات آتش نشانی جریمه وجود دارد 
[ترجمه ترگمان]جرایمی برای عدم انطباق با مقررات آتش وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Non-compliance is punishable by way of a fine.
 [ترجمه گوگل]عدم رعایت جریمه نقدی است 
[ترجمه ترگمان]عدم انطباق با روش جریمه قابل مجازات است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Second, non-compliance with regulatory rules may be a ground upon which the court will refuse to enforce a stipulation of confidence.
 [ترجمه گوگل]ثانیاً، عدم انطباق با قوانین نظارتی ممکن است دلیلی باشد که دادگاه بر اساس آن از اجرای شرط اطمینان امتناع کند 
[ترجمه ترگمان]دوم، عدم انطباق با قوانین تنظیمی می تواند زمینی باشد که دادگاه از اجرای شرط اعتماد به نفس امتناع خواهد کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Cases which had been settled or withdrawn were removed from it and sanctions for non-compliance were announced.
 [ترجمه گوگل]پرونده هایی که حل و فصل شده یا منصرف شده بودند از آن حذف و برای عدم رعایت تحریم ها اعلام شد 
[ترجمه ترگمان]مواردی که تسویه شده یا خارج شده بودند از آن حذف شدند و مجازات ها برای عدم انطباق اعلام شدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Likewise the bishops stood prepared in 1688 to accept the penalties for their non-compliance.
 [ترجمه گوگل]به همین ترتیب، اسقف ها در سال 1688 آماده پذیرش مجازات های عدم رعایت آنها بودند 
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، اسقفان در سال ۱۶۸۸ آماده شدند تا مجازات ها برای عدم انطباق خود را بپذیرند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. It is apparent that the proposed code faces detailed criticism, and the effect of non-compliance on company results is unquantifiable.
 [ترجمه گوگل]بدیهی است که کد پیشنهادی با انتقاد دقیق مواجه است و تأثیر عدم انطباق بر نتایج شرکت غیرقابل سنجش است 
[ترجمه ترگمان]واضح است که کد پیشنهادی با انتقاد دقیق مواجه است و تاثیر عدم انطباق بر نتایج شرکت unquantifiable است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. However, the reasons for non-compliance reported by Mangla are ambiguous.
 [ترجمه گوگل]با این حال، دلایل عدم انطباق گزارش شده توسط Mangla مبهم است 
[ترجمه ترگمان]با این حال، دلایل عدم انطباق گزارش شده توسط Mangla مبهم است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. These are usually substantially negotiated before the seller produces the disclosure letter which contains items of non-compliance with the warranties.
 [ترجمه گوگل]اینها معمولاً قبل از ارائه نامه افشایی که حاوی موارد عدم انطباق با ضمانتنامهها است، به طور اساسی مورد مذاکره قرار میگیرند 
[ترجمه ترگمان]معمولا قبل از اینکه فروشنده نامه افشا را که حاوی اقلامی از عدم انطباق با the است، تهیه کند، به طور قابل توجهی مذاکره می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The problem of the uneven playing-field goes much deeper than those arising from non-compliance.
 [ترجمه گوگل]مشکل زمین بازی ناهموار بسیار عمیق تر از مشکلات ناشی از عدم انطباق است 
[ترجمه ترگمان]مشکل میدان بازی ناهموار بسیار عمیق تر از آن چیزی است که ناشی از عدم انطباق است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. The effect of non-compliance with such procedural requirements depends on their importance.
 [ترجمه گوگل]تأثیر عدم انطباق با چنین الزامات رویه ای به اهمیت آنها بستگی دارد 
[ترجمه ترگمان]تاثیر عدم انطباق با چنین الزامات رویه ای به اهمیت آن ها بستگی دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Regrettably, but all too familiarly these days, there is a penalty for non-compliance.
 [ترجمه گوگل]متأسفانه، اما این روزها بسیار آشناست، برای عدم رعایت مجازات وجود دارد 
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، اما همه این روزها، یک مجازات برای عدم قبول وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Its decisions are enforced by police and by trading standards officers, and heavy fines are imposed for non-compliance with its directives.
 [ترجمه گوگل]تصمیمات آن توسط پلیس و افسران استاندارد تجارت اجرا می شود و جریمه های سنگینی برای عدم رعایت دستورالعمل های آن اعمال می شود 
[ترجمه ترگمان]تصمیمات آن توسط پلیس و توسط افسران استانداردهای تجاری اعمال می شوند و جریمه های سنگینی برای عدم انطباق با دستورها آن اعمال می شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. SG 2: Noncompliance issues are objectively tracked and communicated, and resolution is ensured.
 [ترجمه گوگل]SG 2: مسائل عدم انطباق به طور عینی پیگیری و اطلاع رسانی می شود و حل و فصل تضمین می شود 
[ترجمه ترگمان]SG ۲: مسایل Noncompliance به طور عینی پی گیری و ابلاغ می شوند و تفکیک تضمین می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید