1. for the nonce
فعلا،حال،اکنون،این دفعه،برای این بار
2. For the nonce, the credit card industry of China drops behind the occident countries. It shows that it has a large developed chance.
[ترجمه گوگل]برای همیشه، صنعت کارت اعتباری چین از کشورهای غربی عقب تر است این نشان می دهد که شانس توسعه زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، صنعت کارت اعتباری چین در پشت کشورهای occident قرار دارد این نشان می دهد که یک شانس بزرگ توسعه یافته دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Dotard, a-dozing at the very nonce.
4. The MEDEA handbag factory is nonce China manufacture cloth artistic pearl embroiders the handbag scale big factory. The design ability exceed front, exports order for goods stabilization.
[ترجمه گوگل]کارخانه کیف دستی MEDEA تولید پارچه مروارید هنری غیرمنتظره چینی است که کارخانه بزرگ مقیاس کیف دستی را گلدوزی می کند توانایی طراحی بیش از جلو، سفارش صادرات برای تثبیت کالا
[ترجمه ترگمان]کارخانه کیف دستی nonce از چین خواسته است تا مروارید هنری پارچه را در کارخانه بزرگ تولید کند توانایی طراحی از جلو بیشتر می شود، سفارش صادرات برای تثبیت کالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He knew that she was not making much headway with finding the nonce, but in fairness neither was he.
[ترجمه گوگل]او میدانست که او با یافتن نونس پیشرفت چندانی نمیکند، اما انصافاً او هم چنین نبود
[ترجمه ترگمان]او می دانست که فعلا با پیدا کردن این موضوع هیچ پیشرفتی نداشته است، بلکه در حقیقت هم حق با او نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The badge of the civil and staid I'll tear into shreds for the nonce.
[ترجمه گوگل]نشان مدنی و ثابت را برای غیره پاره خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]عجالتا نشان ادب و نزاکت من فعلا تکه پاره خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If the robot goes straight to POSTing the form submission, it will not have loaded the HTML page, and so it will not know the expected value for the nonce.
[ترجمه گوگل]اگر ربات مستقیماً به سمت ارسال فرم ارسال شود، صفحه HTML را بارگذاری نکرده است و بنابراین مقدار مورد انتظار برای nonce را نمیداند
[ترجمه ترگمان]اگر این ربات یک راست به posting فرم ارسال کند، صفحه HTML را بار نخواهد کرد، بنابراین ارزش مورد انتظار برای nonce را نخواهد دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Bob is a fool, to be dozing at the very nonce.
[ترجمه گوگل]باب یک احمق است که بیخودی چرت می زند
[ترجمه ترگمان]آخر، باب یک احمق است که در حال چرت زدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You can use the little room as a studio for the nonce .
[ترجمه گوگل]شما می توانید از اتاق کوچک به عنوان یک استودیو برای غیره استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]فعلا می توانید از این اتاق کوچک به عنوان یک استودیو استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To-night, disturbed as was his state, he was rather relieved to find company, and now that notabilities were gathered, he laid aside his troubles for the nonce, and joined in right heartily.
[ترجمه گوگل]امشب، همانطور که حالش آشفته بود، از اینکه شرکتی پیدا کرد، خیالش راحت شد، و حالا که سرشناس ها جمع شده بودند، مشکلاتش را برای نونس کنار گذاشت و صمیمانه به آن ملحق شد
[ترجمه ترگمان]امشب، که از وضع و وضع او ناراحت بود، اندکی خیالش راحت شد، و حالا که notabilities جمع شده بودند، nonce را کنار گذاشت و از ته دل به آن ها ملحق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her tendency to discover a touch of sadness had for the nonce disappeared.
[ترجمه گوگل]تمایل او به کشف حس غم و اندوه برای نونس ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]تمایل او برای پیدا کردن تماسی از اندوه برای لحظه ای ناپدید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This would dissolve a vocabulary into an infinite number of nonce words.
[ترجمه گوگل]این یک واژگان را به تعداد نامتناهی از کلمات غیر عادی منحل می کند
[ترجمه ترگمان]این کار یک واژه نامه را به تعداد نامحدودی از کلمات nonce حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You see, this is a poor pen, but it will do for the nonce.
[ترجمه گوگل]می بینید، این یک قلم ضعیف است، اما برای افراد غیرقابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]می دانید، این یک قلم ضعیف است، اما برای nonce هم همین کار را می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید