nonbinary

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of binary.

پیشنهاد کاربران

Nonbinary ( غیردودویی / غیرباینری ) به افرادی اشاره دارد که هویت جنسیتی خود را صرفاً در چارچوب مرد ( male ) یا زن ( female ) تعریف نمی کنند. این اصطلاح بخشی از طیف جنسیت های غیرسنتی است و ممکن است شامل موارد زیر باشد:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
### ۱. تعریف ساده:
- Nonbinary = نه کاملاً مرد، نه کاملاً زن، یا ترکیبی خارج از این دو دسته.
مثال:
- "من غیردودویی هستم؛ احساس نمی کنم مرد یا زن باشم. "
- - -
### ۲. انواع هویت های غیردودویی ( نمونه ها ) :
- جنسیت سیال ( Genderfluid ) : هویت جنسیتی ثابت نیست و ممکن است تغییر کند.
- بی جنسیت ( Agender ) : عدم تعلق به هر جنسیتی.
- خنثی جنسیت ( Neutrois ) : احساس هویت خنثی یا فاقد جنسیت.
- دوجنسیتی ( Bigender ) : تلفیقی از دو جنسیت.
- - -
### ۳. نکات مهم:
- ضمایر: برخی از افراد غیردودویی از ضمایر They/Them ( در انگلیسی ) یا ضمایر جنسیت خنثی ( مثل �او� به جای �او/ایشون� در فارسی ) استفاده می کنند.
- توجه به هویت: اصطلاحات ممکن است برای افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشند، بنابراین پرسیدن ترجیحات فرد بهترین راه است.
- - -
### ۴. ترجمه های رایج در فارسی:
- غیردودویی ( ترجمه مستقیم )
- فراجنسیتی ( معمولاً برای کل طیف LGBT )
- جنسیت نامتعارف ( برای هویت های خارج از چارچوب مرد/زن )
- - -
مثال در جمله:
- "Nonbinary people may use they/them pronouns. "
ترجمه: "افراد غیردودویی ممکن است از ضمایر they/them استفاده کنند. "
### 1. Identity & Self - Expression
EN: "Jamie is nonbinary and uses they/them pronouns. "
FA: "جیمی غیردودویی است و از ضمیر �اونا/ایشون� استفاده می کنه. "
( Note: Persian lacks a direct "they/them" equivalent, so "اونا/ایشون" is often used in LGBTQ contexts. )
- - -
### 2. Social Context
EN: "This workplace respects nonbinary employees by offering gender - neutral restrooms. "
FA: "این محیط کار با ارائه سرویس های بهداشتی خنثی، به کارمندان غیردودویی احترام می ذاره. "
- - -
### 3. Family & Relationships
EN: "My sibling came out as nonbinary last year, and we fully support them. "
FA: "فرزند خانواده ما پارسال اعلام کرد که غیردودویی ست، و ما کاملاً ازش حمایت می کنیم. "
- - -
### 4. Media & Representation
EN: "The show features a nonbinary character played by a nonbinary actor. "
FA: "این سریال یک شخصیت غیردودویی داره که بازیگرش هم غیردودویی ست. "
- - -
### 5. Everyday Conversations
EN: "How can I make my language more inclusive for nonbinary friends?"
FA: "چطور می تونم گفتارم رو برای دوستان غیردودویی فراگیرتر کنم؟"
- - -
### Key Notes on Persian Translations:
1. No direct pronoun equivalent: Persian lacks a widely accepted gender - neutral pronoun, so activists often use:
- "اونا" ( informal "they" ) or "ایشون" ( formal "they" ) .
- Some use "او" ( neutral but traditionally gendered ) .
2. Cultural Adaptation:
- "Nonbinary" is often translated as "غیردودویی" ( literal ) or "فراجنسیتی" ( broader, but may include transgender identities ) .
3. Avoid Missteps:
- ❌ "جنسیت سوم" ( "third gender" ) → Incorrect ( implies a separate category, not a spectrum ) .
- - -
deepseek

کسی که از لحاظ ذهنی مرد یا زن نیست. انواع مختلفی داره مثلا کسی که خودش رو هم زن و هم مرد میدونه ( مثل سم اسمیت ) یا کسی که هیچ جنسیتی برای خودش قائل نیست. یا کسی که با یک جنسیت بیشتر همزاد پنداری میکنه.
...
[مشاهده متن کامل]
میشه جزو ترنس هم در نظر گرفت چون جنسیتشون با آنچه در بدو تولد به اونها نسبت داده میشه مطابقت ندارن.

دوجنسیتی
هرجنسی
به نان باینری جندرکوییر هم میگن ، درواقع طیفی از هویت های جنسی هست که بخش های مختلفی داره:
Genderqueer: کسی که هم مرد و هم زن و یا نه زن و نه مرد و یا بینه مرد و زن باشه
Agender: کسی که هویت جنسی نداشته باشه
...
[مشاهده متن کامل]

Pangender: کسی که خودش رو جزو تمام هویت های جنسی میدونه
Genderfluid: کسی که یه موقع خودش رو زن و یه موقع خودش رو مرد میدونه یا بین مرد و زن
Bigender: کسی که دوتا هویت جنسی داشته باشه

نان باینری یا جندرکوئیر: در کل به کسایی میگن که خودشون رو خارج از جنسیت مرد و زن میدونن ( مثه جیکوب توبیا )