nonaggressive

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of aggressive.

جمله های نمونه

1. They are ideal non-aggressive community fish for the most part adapting to wide range of water conditions.
[ترجمه گوگل]آنها اکثراً ماهی های جامعه غیر تهاجمی ایده آل هستند که با طیف گسترده ای از شرایط آب سازگار می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای بیشتر قسمت های سازگاری با گستره وسیعی از شرایط آب، ماهی محلی non ایده آل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All the martial arts, hard and soft, aim at a non-aggressive state of harmony.
[ترجمه گوگل]هدف تمام هنرهای رزمی، سخت و نرم، حالت هماهنگی غیر تهاجمی است
[ترجمه ترگمان]تمام هنرهای رزمی، سخت و نرم، نشانه حالت non هماهنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Overexpression of MAGL in nonaggressive cancer cells recapitulates this fatty acid network and increases their pathogenicity phenotypes that are reversed by an MAGL inhibitor.
[ترجمه گوگل]بیان بیش از حد MAGL در سلول‌های سرطانی غیر تهاجمی، این شبکه اسیدهای چرب را دوباره جمع‌آوری می‌کند و فنوتیپ‌های بیماری‌زایی آن‌ها را افزایش می‌دهد که توسط یک مهارکننده MAGL معکوس می‌شوند
[ترجمه ترگمان]overexpression of در سلول های سرطانی nonaggressive این شبکه اسیده ای چرب را recapitulates می کنند و phenotypes pathogenicity را افزایش می دهند که با بازدارنده MAGL معکوس شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Between the two figures, the service timeout value is varied from 60 seconds in Figure 7 (nonaggressive) to 20 seconds in Figure 8 (aggressive).
[ترجمه گوگل]بین دو شکل، مقدار زمان سرویس از 60 ثانیه در شکل 7 (غیر تهاجمی) تا 20 ثانیه در شکل 8 (تهاجمی) متغیر است
[ترجمه ترگمان]بین این دو شکل، مقدار زمان اتمام خدمت از ۶۰ ثانیه در شکل ۷ (nonaggressive)تا ۲۰ ثانیه در شکل ۸ (پرخاشگر)متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fortunately, fatalities are fairly rare; the spiders are nonaggressive and bite only in self-defense, such as when someone accidentally sits on them.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، تلفات نسبتاً نادر است عنکبوت‌ها غیر تهاجمی هستند و فقط برای دفاع از خود گاز می‌گیرند، مانند زمانی که شخصی به طور تصادفی روی آنها می‌نشیند
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، تلفات نسبتا کم است؛ عنکبوت ها nonaggressive و تنها در دفاع از خود گاز می گیرند، مانند زمانی که فرد به طور تصادفی بر روی آن ها می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That's an example of a nonaggressive timer.
[ترجمه گوگل]این نمونه ای از یک تایمر غیر تهاجمی است
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه از تایمر سلفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Acting with compassion can also mean being patient and responding in a nonaggressive way, even when you are being provoked.
[ترجمه گوگل]رفتار با شفقت همچنین می تواند به معنای صبور بودن و پاسخ دادن به شیوه ای غیرتهاجمی باشد، حتی زمانی که شما تحریک می شوید
[ترجمه ترگمان]رفتار با شفقت می تواند به معنی صبور بودن و پاسخ دادن به یک روش خاص باشد، حتی زمانی که شما عصبانی می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wipe spool shaft with a cloth (use a lens cloth for eyeglasses or nonaggressive cotton if you have) . Wipe off any excess lubricant, dirt.
[ترجمه گوگل]محور قرقره را با یک پارچه پاک کنید (از پارچه عدسی برای عینک یا در صورت داشتن پنبه غیر تهاجمی استفاده کنید) هر گونه روان کننده اضافی، کثیفی را پاک کنید
[ترجمه ترگمان]shaft را با یک پارچه تمیز کنید (از یک لنز برای عینک یا پنبه nonaggressive استفاده کنید) هرگونه روان کننده اضافی و کثیفی را پاک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, about 7% of the irradiated group develop thyroid carcinoma; most are papillary or mixed follicular-papillary and are generally slow-growing and relatively nonaggressive.
[ترجمه گوگل]با این حال، حدود 7 درصد از گروه تحت تابش به سرطان تیروئید مبتلا می شوند اکثر آنها پاپیلاری یا مخلوط فولیکولار-پاپیلاری هستند و عموماً رشد کند و نسبتاً غیر تهاجمی دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال حدود ۷ % از این گروه آلوده غده تیروئید را توسعه می دهند؛ اکثر آن ها papillary یا مخلوط follicular - papillary هستند و عموما در حال رشد آهسته و نسبتا کم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not aggressive

پیشنهاد کاربران