nonaggression

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of aggression.

جمله های نمونه

1. His new relationship with Germany is enshrined in a new non-aggression treaty.
[ترجمه مهدی] روابط جدید او با آلمان در یک پیمان نوین عدم تخاصم قرار گرفته است
|
[ترجمه گوگل]روابط جدید او با آلمان در یک معاهده جدید عدم تجاوز ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]رابطه جدید او با آلمان در یک معاهده عدم تعرض جدید مورد ستایش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Both sides are now committed to non-aggression.
[ترجمه گوگل]اکنون هر دو طرف متعهد به عدم تجاوز هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف در حال حاضر متعهد به non هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Last month he signed a new non-aggression pact with Germany.
[ترجمه گوگل]ماه گذشته او یک پیمان عدم تجاوز جدید با آلمان امضا کرد
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته او پیمان عدم تعرض جدید با آلمان را امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two countries signed a non-aggression pact.
[ترجمه گوگل]دو کشور پیمان عدم تجاوز امضا کردند
[ترجمه ترگمان]دو کشور پیمان عدم تعرض را امضا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A non-aggression pact will be signed between the two countries.
[ترجمه گوگل]قرارداد عدم تجاوز بین دو کشور امضا خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک پیمان عدم تجاوز بین دو کشور به امضا خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The countries will come together next week to sign a new non-aggression treaty.
[ترجمه گوگل]این کشورها هفته آینده گرد هم می آیند تا معاهده عدم تجاوز جدیدی را امضا کنند
[ترجمه ترگمان]این کشورها هفته آینده با هم خواهند آمد تا معاهده عدم تعرض جدید را امضا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As an alternative to this bloc policy Khrushchev offered to conclude treaties of non-aggression and friendship with the states concerned.
[ترجمه گوگل]خروشچف به عنوان جایگزینی برای این سیاست بلوک پیشنهاد انعقاد معاهدات عدم تجاوز و دوستی با کشورهای مربوطه را داد
[ترجمه ترگمان]خروشچف نیز به عنوان یک جایگزین برای این سیاست بلوک، پیشنهاد کرد که معاهدات aggression و دوستی با کشورهای مربوطه را نتیجه گیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This demand remained a precondition for the North agreeing to a non-aggression declaration with the South.
[ترجمه گوگل]این خواسته پیش شرط موافقت شمال با اعلام عدم تجاوز با جنوب باقی ماند
[ترجمه ترگمان]این تقاضا یک پیش شرط برای موافقت شمال با یک بیانیه غیر تهاجمی با جنوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some anarcho-capitalists, such as Rothbard, accept the nonaggression axiom on an intrinsic moral or natural law basis.
[ترجمه گوگل]برخی از آنارکوکاپیتالیست‌ها، مانند روتبارد، اصل عدم تهاجم را بر مبنای قانون ذاتی اخلاقی یا طبیعی می‌پذیرند
[ترجمه ترگمان]برخی از سرمایه داران، مانند Rothbard، اصل nonaggression را بر مبنای قانون ذاتی و یا قانون طبیعی می پذیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They signed a nonaggression pact.
[ترجمه گوگل]آنها پیمان عدم تجاوز را امضا کردند
[ترجمه ترگمان]اونا یه پیمان nonaggression امضا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A nonaggression policy; nonaggression treaties.
[ترجمه گوگل]سیاست عدم تهاجم؛ معاهدات عدم تجاوز
[ترجمه ترگمان]یک سیاست nonaggression؛ معاهدات nonaggression
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nevertheless, Beijing is acting with extreme caution even as North Korea threatens to 'totally freeze' relations with South Korea and pull out of a nonaggression pact.
[ترجمه گوگل]با این وجود، پکن با احتیاط شدید عمل می کند، حتی در شرایطی که کره شمالی تهدید می کند روابط با کره جنوبی را «به طور کامل مسدود می کند» و از یک پیمان عدم تجاوز خارج می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، پکن با احتیاط بسیار عمل می کند، حتی با اینکه کره شمالی تهدید به توقف کامل روابط با کره جنوبی و خروج از قرارداد nonaggression می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The basic agreement stipulates the specific measures that the two Koreas must take in order to achieve reconciliation, nonaggression, exchanges and cooperation.
[ترجمه گوگل]توافقنامه اساسی اقدامات خاصی را که دو کره باید برای دستیابی به آشتی، عدم تجاوز، مبادلات و همکاری انجام دهند، مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]توافق پایه معیارهای خاص را تصریح می کند که دو کره باید به منظور دستیابی به صلح، nonaggression، مبادلات و هم کاری شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In Punjab, where the group was founded and where leaders like Ishaq continue to openly preach hatred, the provincial government has entered a nonaggression pact with LeJ, says analyst Rana.
[ترجمه گوگل]تحلیلگر رانا می‌گوید در پنجاب، جایی که این گروه تأسیس شد و رهبرانی مانند اسحاق همچنان آشکارا نفرت را تبلیغ می‌کنند، دولت استانی یک پیمان عدم تجاوز با LeJ منعقد کرده است
[ترجمه ترگمان]تحلیلگری به نام رعنا گفت که در پنجاب، جایی که این گروه تاسیس شد و رهبران مانند اسحاق به علنی کردن انزجار خود ادامه می دهند، دولت استانی با لشکر جنگوی وارد یک معاهده nonaggression شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lack of aggression
non-aggression is the idea or plan that countries should not attack, fight, or try to harm each other in any way.

پیشنهاد کاربران

بپرس