non transferable


قانون ـ فقه : غیر قابل انتقال

جمله های نمونه

1. The license is nonexclusive and nontransferable.
[ترجمه گوگل]مجوز غیر انحصاری و غیرقابل انتقال است
[ترجمه ترگمان]این مجوز nonexclusive و nontransferable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The license is both nonexclusive and nontransferable.
[ترجمه گوگل]مجوز هم غیر انحصاری و هم غیرقابل انتقال است
[ترجمه ترگمان]این گواهی نامه هر دو nonexclusive و nontransferable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hoffman believes that genius is, in a word, nontransferable.
[ترجمه گوگل]هافمن معتقد است که نبوغ در یک کلام غیرقابل انتقال است
[ترجمه ترگمان]هافمن معتقد است که نبوغ، در یک کلمه، nontransferable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Such license shall be nonexclusive, nontransferable, irrevocable, royalty - free, worldwide license.
[ترجمه گوگل]چنین مجوزی باید غیر انحصاری، غیرقابل انتقال، غیر قابل فسخ، بدون حق امتیاز، مجوز جهانی باشد
[ترجمه ترگمان]این مجوز باید nonexclusive، nontransferable، irrevocable، royalty آزاد، مجوز جهانی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This Stock Option is the nontransferable option to particular employees such as managers, which is set by the company.
[ترجمه گوگل]این گزینه سهام گزینه غیرقابل انتقال به کارکنان خاصی مانند مدیران است که توسط شرکت تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]این گزینه Stock گزینه nontransferable برای کارمندان خاص مانند مدیران است، که توسط شرکت تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The addition of a second nontransferable father month in 2002 only marginally increased the number of men taking leave, but it more than doubled the amount of time they take.
[ترجمه گوگل]اضافه شدن دومین ماه پدر غیرقابل انتقال در سال 2002، تعداد مردانی را که مرخصی می گیرند، به طور جزئی افزایش داد، اما مدت زمانی را که صرف می کنند، بیش از دو برابر کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر دومین ماه پدر nontransferable در سال ۲۰۰۲، تنها اندکی تعداد افرادی که مرخصی می گیرند را افزایش می دهد، اما میزان زمان صرف شده را دو برابر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The nontransferable ecological footprint of tour destination consists of the resident nontransferable ecological footprint and the tourist nontransferable ecological footprint.
[ترجمه گوگل]ردپای اکولوژیکی غیرقابل انتقال مقصد تور شامل ردپای اکولوژیکی غیرقابل انتقال ساکن و ردپای اکولوژیکی غیرقابل انتقال توریست است
[ترجمه ترگمان]اثرات مخرب زیست محیطی مقصد گردشگری شامل اثرات مخرب زیست محیطی ساکن و اثرات مخرب زیست محیطی گردشگری می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Electoral competition under the single nontransferable vote is used as an example in this research to show how to develop a model that includes both parties and factions.
[ترجمه گوگل]رقابت انتخاباتی تحت رای واحد غیرقابل انتقال به عنوان مثال در این تحقیق برای نشان دادن چگونگی ایجاد مدلی که هم احزاب و هم جناح ها را در بر می گیرد، استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]رقابت انتخاباتی در زمان رای گیری منفرد به عنوان یک نمونه در این پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد تا نشان دهد چگونه الگویی را توسعه دهد که هم احزاب و هم جناح ها را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jenny: Invitations are nontransferable.
[ترجمه گوگل]جنی: دعوت نامه ها قابل انتقال نیستند
[ترجمه ترگمان]جنی: Invitations nontransferable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Except as provided in this Article, all licenses granted herein shall be nontransferable and non- assignable without the prior written consent of YYY.
[ترجمه گوگل]به جز موارد مقرر در این ماده، کلیه مجوزهای اعطا شده در اینجا غیرقابل انتقال و غیرقابل واگذاری بدون رضایت کتبی قبلی YYY خواهند بود
[ترجمه ترگمان]بجز مواردی که در این ماده مقرر شده است، همه مجوزهای اعطایی در این مقاله بدون رضایت کتبی قبلی of باید nontransferable و non باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Except as otherwise provided in this Law, see the votes for payment of bills in circulation after the transfer, ticket holders must be prompted to accept or within a reasonable time nontransferable.
[ترجمه گوگل]به استثنای مواردی که در این قانون مقرر شده است، به آرای پرداخت قبوض در گردش پس از انتقال مراجعه کنید، دارندگان بلیط باید به پذیرش یا در مدت معقولی غیرقابل انتقال تشویق شوند
[ترجمه ترگمان]بجز در صورتی که در این قانون شرط گذاشته شود، پس از انتقال، رای دارندگان بلیط باید وادار به پذیرش یا در زمان معقولی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No. CFA Institute and society dues are nonrefundable and nontransferable.
[ترجمه گوگل]خیر عوارض موسسه CFA و جامعه غیرقابل استرداد و غیرقابل انتقال است
[ترجمه ترگمان]موسسه شماره CFA و عوارض اجتماعی nonrefundable و nontransferable هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Submit the completed status change form (PDF) to transfer your member society affiliation. Note: member society dues are nontransferable and nonrefundable .
[ترجمه گوگل]فرم تکمیل شده تغییر وضعیت (PDF) را برای انتقال وابستگی اعضای جامعه خود ارسال کنید توجه: حقوق اعضای جامعه غیرقابل انتقال و غیرقابل استرداد است
[ترجمه ترگمان]ارسال فرم تغییر وضعیت تکمیل شده (PDF)برای انتقال وابستگی به جامعه عضو تان توجه: حق عضویت جامعه عضو nontransferable و nonrefundable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cannot be given to another
not transferable

پیشنهاد کاربران

بپرس