nominalism

/ˈnɑːməˌnlɪzəm//ˈnɒmɪnəlɪzm/

معنی: فلسفه صوری
معانی دیگر: (فلسفه) فلسفه ی صوری، نام گرایی، اسمی گری، نام انکاری

جمله های نمونه

1. The nominalism of days past is now in a hostile, secular environment.
[ترجمه گوگل]اسم گرایی روزهای گذشته اکنون در محیطی خصمانه و سکولار است
[ترجمه ترگمان]فلسفه اصالت تسمیه روزه ای گذشته اکنون در محیطی مخالف و سکولار قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mainly aimed at the medieval nominalism thinking, this leads to only one theory of thought in the development process, and extends to the extreme nominalism Barclays Thought features.
[ترجمه گوگل]این امر عمدتاً با هدف تفکر نومینالیسم قرون وسطایی، منجر به تنها یک نظریه فکری در فرآیند توسعه می‌شود و به ویژگی‌های فکری بارکلیز افراطی نومینالیسم گسترش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]به طور عمده با تفکر قرون وسطایی اصالت تسمیه قرون وسطی به کار می رود، این منجر به یک نظریه تفکر در فرآیند توسعه می شود، و به ویژگی های فکری اصالت تسمیه سه گانه گرایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. " In the third part, the authors focus on finishing a "Dialogue" covers jurisprudence implication, and from the "nominalism", "State ratio" to explain aspects of "Dialogue.
[ترجمه گوگل]در بخش سوم، تمرکز نویسندگان بر تکمیل یک «گفتگو»، دلالت های فقهی را پوشش می دهد و از «اسم گرایی»، «نسبت ایالتی» را به تبیین جنبه هایی از «گفتگو» می پردازد
[ترجمه ترگمان]در بخش سوم، نویسندگان بر روی اتمام \"گفتگو\" تمرکز می کنند که مفهوم \"گفتمان\" را پوشش می دهد و از \"فلسفه اصالت تسمیه\"، \"نسبت دولتی\" برای توضیح جنبه های \"گفتمان\" استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The realism and nominalism of middle ages affected the traditional taxonomy with different modes.
[ترجمه گوگل]واقع گرایی و اسم گرایی قرون وسطی بر طبقه بندی سنتی با حالت های مختلف تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]واقع گرایی و اصالت تسمیه قرون وسطی، با حالت های مختلف، بر رده بندی سنتی تاثیر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How is this better than Resemblance Nominalism?
[ترجمه گوگل]چگونه این بهتر از شباهت اسمی است؟
[ترجمه ترگمان]این چطوره بهتر از \"resemblance nominalism\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It stands in contrast to nominalism, which held that universals had no reality apart from their existence in the though of an individual.
[ترجمه گوگل]در مقابل اسم گرایی قرار می گیرد که معتقد بود کلیات هیچ واقعیتی جدا از وجودشان در ذهن یک فرد ندارند
[ترجمه ترگمان]این در مقایسه با فلسفه اصالت تسمیه، که معتقد بود universals از وجود آن ها در وجود یک فرد هیچ واقعیتی ندارد، در تضاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The first part of the Barclays extreme nominalism The Ideological Origins of doing a bit rough reviewed.
[ترجمه گوگل]بخش اول نام‌گرایی افراطی بارکلی، ریشه‌های ایدئولوژیک انجام کمی تقریبی بررسی شد
[ترجمه ترگمان]اولین بخش از دیدگاه افراطی گرایی بی نهایت، گرایش ایدئولوژیکی به انجام کمی rough است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Part V discusses the Barclays extreme nominalism of the future generations and its evaluation.
[ترجمه گوگل]بخش پنجم نام‌گرایی افراطی بارکلی در نسل‌های آینده و ارزیابی آن را مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در بخش پنجم، اصالت بالایی بارکلی نسبت به نسل های آینده و ارزیابی آن بحث می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One, akin to nominalism and idealism, finds its expression today in finitism and intuitionism.
[ترجمه گوگل]یکی، شبیه به اسم گرایی و ایده آلیسم، امروز در متناهی گرایی و شهودگرایی بیان می شود
[ترجمه ترگمان]یکی، شبیه به اصالت تسمیه و ایده آلیسم، امروز حالت خود را در finitism و intuitionism می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Therefore, Hobbes'concept of law is based on his nominalism.
[ترجمه گوگل]بنابراین، مفهوم حقوق هابز مبتنی بر اسم گرایی او است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هابز مفهوم قانون، فلسفه اصالت تسمیه او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. According to this theory of meaning, this kind of nominalism is the exact equivalence of conceptualism.
[ترجمه گوگل]بر اساس این نظریه معنا، این نوع نام گرایی معادل دقیق مفهوم گرایی است
[ترجمه ترگمان]با توجه به این نظریه از معنا، این نوع اصالت تسمیه، معادل دقیق of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They will be inclined to side with essentialism and against nominalism.
[ترجمه گوگل]آنها متمایل به جانبداری با ذات گرایی و علیه اسم گرایی خواهند بود
[ترجمه ترگمان]آن ها مایل به طرفداری از essentialism و در مقابل فلسفه اصالت تسمیه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dissertation holds that possible worlds doctrines of extreme realism and extreme nominalism are both mistaken, and that the really feasible one should be moderate realism.
[ترجمه گوگل]پایان‌نامه معتقد است که آموزه‌های جهان‌های ممکن در مورد واقع‌گرایی افراطی و نام‌گرایی افراطی هر دو اشتباه هستند، و اینکه واقعاً امکان‌پذیر باید واقع‌گرایی متوسط ​​باشد
[ترجمه ترگمان]این رساله در نظر می گیرد که اصول جهان های ممکن از رئالیسم شدید و اصالت تسمیه بی نهایت، هر دو اشتباه هستند، و این واقع گرایی ممکن است واقع گرایی معتدل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We still do not wake up from the daydream of nominalism after 63 years of national division.
[ترجمه گوگل]ما هنوز پس از 63 سال تقسیم ملی، از رویای نومینالیسم بیدار نشده ایم
[ترجمه ترگمان]هنوز بعد از ۶۳ سال تقسیم ملی هنوز از رویای اصالت تسمیه نیامده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فلسفه صوری (اسم)
nominalism

پیشنهاد کاربران

بپرس