nom

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "nominative," denoting, relating to, or in a grammatical case that usu. indicates the subject of a sentence or the basic form of a noun or adjective.
اسم و ( noun, abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "nominative," the nominative case, or a word in this case.

تخصصی

[کامپیوتر] پسوندی حاکی از اینکه آدرس پست الکترونیکی یا سایت وب، یک سایت شخصی است.

پیشنهاد کاربران

بعضی جاها به معنی خوردن و گاز زدنه حالا چه خوشمزه باشه چه نباشه.
nom / nym
از نظر ریشه شناسی به معنای اسم / نام هست.
مثال:
Anonymous
Anonymity
Autonomy
Homonym
Ignominy
Ignominious
Polynomial magnanimity
Misnomer
Matronymic
Nominal
...
[مشاهده متن کامل]

Nominate
Nominee
Renowned
Pseudonym
Unanimous
Unanimity
Nom de plume
Noun
pronoun

Noun - countable - informal :
۱ - نامزد یا کاندید دریافت پاداش، جایزه، تقدیرنامه و . . . . . .
به عنوان مثال :
she isn't the only star to receive an Oscar nom for her first feature film role
...
[مشاهده متن کامل]

۲ - adjective :
خوشمزه
گوارا
به عنوان مثال :
These noodels are totally nom. I'm going to have another bowl
3 - verb - transitive - informal :
کاندید یا نامزد دریافت جایزه، پاداش، تقدیرنامه و . . . . شدن/بودن
به عنوان مثال :
Inception was nommed for an Oscar but lost out to The King's Speech
4 - verb - transitive - ingormal :
با اشتها و لذت غذا خوردن
به عنوان مثال :
a picture of her little sister nomming a big piece of cake

منابع• https://www.lexico.com/definition/nom• https://www.ldoceonline.com/dictionary/nom
در بخش اصطلاحات برق مثل پلاک خوانی nom به معنی نامی هست مثلا حرف ( i ( lnomبه اولش که اضافه میشه به معنی جریان نامی یا حرف p که اضافه میشهpnom میشه توان نامی

معمولا توی کمیک بوک هست
تو فارسی میشه به به یا یک چیز خوشمزه که خورده میشه
natural organic material مواد آلی طبیعی

بپرس