nolle prosequi


(لاتین - حقوق) عرضحال منع تعقیب از طرف شاکی یا خواهان، اعلام تاریخ پایان پیگیری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in law, a formal declaration by a prosecutor in a criminal case or a plaintiff in a civil one that one or more charges or defendants will be dropped from a suit.

جمله های نمونه

1. European Union lighter turned over dumping case to nolle prosequi, this is a nearly ideal outcome.
[ترجمه گوگل]فندک اتحادیه اروپا کیس دامپینگ را به nolle prosequi تحویل داد، این یک نتیجه تقریبا ایده آل است
[ترجمه ترگمان]سبک تر شدن اتحادیه اروپا نسبت به پرونده دامپینگ به nolle prosequi، این یک نتیجه تقریبا ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the same time, the current rate of nolle prosequi in administration ease is increasing every year.
[ترجمه گوگل]در همان زمان، نرخ فعلی nolle prosequi در سهولت مدیریت هر سال در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]در عین حال، نرخ کنونی of prosequi در بخش مدیریت در هر سال افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An order of nolle prosequi, founded on his well authenticated state of intoxication on the evening of the ambush, had set him at liberty. He had taken to his heels.
[ترجمه گوگل]دستور nolle prosequi، که بر اساس حالت مستی او در غروب کمین بود، او را آزاد کرد به پاشنه هایش کشیده بود
[ترجمه ترگمان]فرمانی مبنی بر مستی که در آن شب در کمین نشسته بود، او را آزاد ساخته بود پا به پای او گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This chapter describes the present situation and the characteristics of the minor relative nolle prosequi in our country, through the examination on the nolle prosequi pattern of minor criminal.
[ترجمه گوگل]این فصل با بررسی الگوی نول پروسکوی مجرمان صغیر، به تشریح وضعیت موجود و ویژگی‌های نوله نسبی صغیر در کشور ما می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این فصل وضعیت فعلی و ویژگی های نسبی minor prosequi در کشور ما را از طریق بررسی الگوی nolle prosequi of توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The second part is the background of researching mechanism of the minor relative nolle prosequi.
[ترجمه گوگل]بخش دوم پیشینه تحقیق مکانیسم نسبی nolle prosequi جزئی است
[ترجمه ترگمان]بخش دوم زمینه تحقیق در مورد مکانیسم of نسبی relative prosequi است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The third part is devoted to the value of the minor relative nolle prosequi.
[ترجمه گوگل]بخش سوم به ارزش نسبی جزئی nolle prosequi اختصاص دارد
[ترجمه ترگمان]بخش سوم به ارزش نسبی نسبی nolle prosequi اختصاص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The thorough understanding of the nol pros types of Section Item 142 of the current Criminal Law is the difficulty in and key to understanding the system of nolle prosequi.
[ترجمه گوگل]درک کامل انواع nol pros بند 142 قانون جزایی فعلی مشکل و کلید درک سیستم nolle prosequi است
[ترجمه ترگمان]درک کامل انواع جوانب مثبت بخش مورد نظر در بخش ۱۴۲ از قانون جزای کنونی، دشواری و کلید درک سیستم of prosequi است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The part of preface: with the express abuse of bring an accusation against minor, make sure the intention of establishing the minor relative nolle prosequi system in our country.
[ترجمه گوگل]قسمت مقدمه: با سوء استفاده صریح از طرح اتهام علیه صغیر، از قصد ایجاد سیستم صغیر نسبی nolle prosequi در کشورمان مطمئن شوید
[ترجمه ترگمان]بخش مقدمه: با استفاده از این سو استفاده از اتهام علیه حقیر، اطمینان حاصل کنید که قصد ایجاد یک سیستم نسبی nolle relative در کشور ما را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] ترک رسمی دعوی (جزئأ یا کلا) علیه یک خوانده یا کلیه خواندگان

انگلیسی به انگلیسی

• (latin) "unwilling to proceed"; legal declaration which closes a suit

پیشنهاد کاربران

بپرس