nog

/nɑːɡ//nɒɡ/

معنی: میخ بزرگ چوبی
معانی دیگر: (معماری)، قطعه چوبی که در دیوار کار می گذارند (تا بتوان روی آن میخ کوبید یا قلاب رخت آویز سوار کرد و غیره)، آجر چوبی، nogg می  بزرگ چوبی، زرده تخم مره که بامشروب مخلوط شده باشد eggnog

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a wooden pin or block inserted into brickwork or masonry to provide a hold for nails that support the woodwork or wooden members.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a drink made with beaten eggs and often liquor; eggnog.

(2) تعریف: a strong British ale.

جمله های نمونه

1. Nog is a mysterious itinerant who sells the narrator a foam-rubber octopus, and whose name he adopts as an alias.
[ترجمه گوگل]نوگ یک گردشگر مرموز است که به راوی یک اختاپوس فوم لاستیکی می فروشد و نام او را به عنوان نام مستعار انتخاب می کند
[ترجمه ترگمان]Nog دوره گرد اسرارآمیز است که این راوی را به عنوان اسم مستعار می فروشد و نام آن را به عنوان اسم مستعار انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Layers of coffee and egg - nog cream on a liqueur soaked sponge, dusted with cocoa powder.
[ترجمه گوگل]لایه‌های قهوه و تخم‌مرغ - کرم نوک روی یک اسفنج آغشته به لیکور که با پودر کاکائو پاشیده شده است
[ترجمه ترگمان]لایه های قهوه و تخم مرغ، بستنی با اسفنج خیس که با پودر کاکائو گردگیری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Egg - nog semi - cold and gianduja chocolate ice cream coated with cocoa pawder and crushed hazeinuts.
[ترجمه گوگل]بستنی شکلاتی تخم مرغ - نوگ نیمه سرد و جیاندوجا با روکش پودر کاکائو و فندق خرد شده
[ترجمه ترگمان]بستنی نیمه سرد نیمه سرد و gianduja که با کاکائو پوشیده شده بود و hazeinuts را له کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you really want some of that egg nog or mulled wine, treat yourself to one glass and sip it slowly.
[ترجمه گوگل]اگر واقعاً مقداری از آن تخم‌مرغ یا شراب دم کرده می‌خواهید، یک لیوان از خودتان پذیرایی کنید و به آرامی آن را بنوشید
[ترجمه ترگمان]اگر واقعا مقداری از آن تخم مرغ نیمرو و یا شراب mulled می خواهید، خودتان را با یک لیوان پذیرایی کنید و به آرامی آن را بنوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Have a glass of egg- nog instead.
[ترجمه گوگل]به جای آن یک لیوان تخم مرغ میل کنید
[ترجمه ترگمان] بجاش یه لیوان تخم مرغ بخور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For example, the appearance of structural components of wood nog, which after having been developed by people of He Mudu, gradually becomes a feature of Chinese traditional buildings.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ظاهر اجزای ساختاری نوگ چوب که پس از توسعه توسط اهالی ه مودو، به تدریج به ویژگی ساختمان های سنتی چین تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، ظاهر اجزای ساختاری of چوب، که پس از توسعه توسط مردم of، به تدریج به یکی از ویژگی های ساختمان های سنتی چینی تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Layers of sponge soaked with liqueur and coffee, filled with egg - nog and coffee cream, dusted with cocoa powder.
[ترجمه گوگل]لایه‌هایی از اسفنج خیس‌شده با لیکور و قهوه، پر از تخم‌مرغ و کرم قهوه، با پودر کاکائو
[ترجمه ترگمان]لایه های اسفنج خیس از عرق و قهوه، پر از تخم مرغ، قهوه با پودر کاکائو، گرد و خاک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But there's always something to cheer about when Christmas comes around, and not just extra helpings of egg nog.
[ترجمه گوگل]اما وقتی کریسمس فرا می رسد، همیشه چیزی برای تشویق وجود دارد، و نه فقط کمک های اضافی از تخم مرغ
[ترجمه ترگمان]اما همیشه وقتی کریسمس می آید چیزی برای شادی کردن وجود دارد، و نه فقط یک بشقاب غذای اضافی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میخ بزرگ چوبی (اسم)
spike, nog, treenail, trenail

انگلیسی به انگلیسی

• alcoholic drink; eggnog, creamy drink made with eggs and liquor; peg, block of wood attached to brickwork or masonry as a support for wooden structures
fill (a framed wall or partition) with small stones or bricks

پیشنهاد کاربران

بپرس