nodose

/ˈnoʊdoʊs//ˈnəʊdəs/

معنی: گره دار، دارای برامدگی های مشخص، قنبلی
معانی دیگر: (به ویژه در مورد ریشه ی گیاه) گره دار، ریشگره دار، قلمبه قلمبه، تکمه دار، گره گره، nodous دارای برامدگی های مشخص

جمله های نمونه

1. Some primary afferent neurons were presented in the nodose ganglia.
[ترجمه گوگل]برخی از نورون های آوران اولیه در گانگلیون گره ارائه شد
[ترجمه ترگمان]برخی از نورون های برنده اولیه در دستگاه عصبی nodose ارایه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Neurons in the jugular ganglia and the nodose ganglia were fewer than those in the spinal ganglia.
[ترجمه گوگل]نورون‌ها در عقده‌های ژوگولار و عقده‌های گرهی کمتر از گانگلیون‌های نخاعی بودند
[ترجمه ترگمان]نورون ها در غدد لنفاوی و غدد عصبی (غدد عصبی)کم تر از غدد عصبی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Light and electron microscopies of the nodose ganglion of vagus nerve were made in rats.
[ترجمه گوگل]میکروسکوپ‌های نوری و الکترونی از گانگلیون گره عصب واگ در موش‌های صحرایی ساخته شد
[ترجمه ترگمان]نور و نور الکترونی of nodose از عصب vagus در موش های صحرایی ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The nodose ganglion contained some afferent neurons with fibers from caudal cervical part and thoracic part of the esophagus.
[ترجمه گوگل]گانگلیون گره حاوی تعدادی نورون آوران با الیاف از قسمت گردنی دمی و قسمت قفسه سینه مری بود
[ترجمه ترگمان]غده عصبی nodose حاوی برخی از نورون های برنده با فیبرها از بخش گردنی فوقانی و قسمت قفسه سینه مری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. AIM To investigate the changes in SP immunoreactive neurons in the jugular tubercle and nodose ganglion of asthmatic guinea pigs.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تغییرات در نورون‌های واکنش‌پذیر SP در توبرکل ژوگولار و گانگلیون گره خوکچه‌های هندی مبتلا به آسم
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی تغییرات در نورون های immunoreactive SP و غده tubercle jugular و nodose nodose از خوک های guinea asthmatic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We can make diagnosis with clinical character of erythema and nodose lesions in lower extremities, laboratory examinations and histopathology inspection.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم با ویژگی های بالینی اریتم و ضایعات گرهی در اندام تحتانی، معاینات آزمایشگاهی و بررسی هیستوپاتولوژی تشخیص دهیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم تشخیص بیماری بالینی of و nodose را در extremities، آزمون های آزمایشگاهی و بازرسی histopathology تشخیص دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bodies of sensory neurons of lower respiratory tract are located at nodose ganglion and C7-T5 spinal ganglion.
[ترجمه گوگل]بدن نورون های حسی دستگاه تنفسی تحتانی در گانگلیون گره و گانگلیون نخاعی C7-T5 قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بدن نورون های حسی دستگاه تنفسی پایینی در غده عصبی nodose و غده عصبی C۷ - T۵ قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. HRP retrograde transport and PAP double labelling method combined with nodose ganglionectomy to detect nature of projecting fibers from the NG to the NTS.
[ترجمه گوگل]حمل و نقل رتروگراد HRP و روش برچسب زدن دوگانه PAP همراه با گانگلیونکتومی گره برای تشخیص ماهیت الیاف برآمده از NG به NTS
[ترجمه ترگمان]حرکت واپس رونده در مسیر حرکت واپس رونده و روش برچسب زدن دو برابر با nodose ganglionectomy برای تشخیص ماهیت فیبرهای نوری از the به the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To investigate the advantages of closed reduction by internal fixation by intramedullary pin with nodose septum in treating long backbone fracture.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مزایای جااندازی بسته با تثبیت داخلی توسط پین داخل مدولاری با سپتوم گرهی در درمان شکستگی ستون فقرات بلند
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مزایای کاهش بسته به وسیله fixation internal با septum intramedullary در درمان شکستگی استخوان مفصل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گره دار (صفت)
knotty, knotted, burly, nodular, nodose, reedy, nodous

دارای برامدگی های مشخص (صفت)
nodose, nodous

قنبلی (صفت)
nodose, nodous

انگلیسی به انگلیسی

• nodal, having small lumps, knobby

پیشنهاد کاربران

بپرس