noddle

/ˈnɒdl̩//ˈnɒdl̩/

معنی: سر، کله، پشت گردن
معانی دیگر: (قدیمی - عامیانه) سر، پشت سر

جمله های نمونه

1. Did that hit you on the noddle?
[ترجمه گوگل]آیا این به سر شما ضربه زد؟
[ترجمه ترگمان]توی \"noddle\" بهت ضربه زد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Use your noddle - clear the shelves before you paint the cupboard!
[ترجمه گوگل]از نودل خود استفاده کنید - قبل از رنگ آمیزی کمد، قفسه ها را پاک کنید!
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه قفسه رو رنگ کنی قفسه رو خالی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dressing up don't fill empty noddle.
[ترجمه گوگل]لباس پوشیدن نوک خالی را پر نکنید
[ترجمه ترگمان]با لباس پوشیدن لباس های پوچ را پر نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dressing up doesn't fill an empty noddle.
[ترجمه گوگل]لباس پوشیدن یک نوک خالی را پر نمی کند
[ترجمه ترگمان]با لباس پوشیدن یک noddle خالی را پر نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We are noddle folk, Broth runs deep through our veins.
[ترجمه گوگل]ما مردم نودل هستیم، آبگوشت در رگهایمان جاری است
[ترجمه ترگمان]ما مردم noddle هستیم که در رگه ای ما نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's easy enough to do if you just use your noddle .
[ترجمه گوگل]اگر فقط از نودل خود استفاده کنید انجام آن به اندازه کافی آسان است
[ترجمه ترگمان]اگه از noddle استفاده کنی به اندازه کافی اسونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As for splitting the spoils and building separate, well, you must be off your noddle.
[ترجمه گوگل]در مورد تقسیم غنائم و ساختن جدا، خوب، شما باید دست از سرتان بردارید
[ترجمه ترگمان]در مورد تقسیم غنایم و ساختن جداگانه، باید از noddle استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The machine is suitable for the packaging of sticky products, such as tomato ketchup, pepper jam, jam, fast noddle. shacha jam. hair cream. etc.
[ترجمه گوگل]این دستگاه برای بسته بندی محصولات چسبنده مانند کچاپ گوجه فرنگی، مربای فلفل، مربا، نودل سریع مناسب است مربای شاچا کرم مو و غیره
[ترجمه ترگمان]این دستگاه برای بسته بندی محصولات چسبنده، مانند کچاپ گوجه فرنگی، مربای فلفل، مربا، noddle سریع مناسب است مربای shacha hair و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hi wind, have you seen my little bird?hes very very little. he can sing nice song and noddle his head, just as the silver bell.
[ترجمه گوگل]سلام باد، پرنده کوچولوی من را دیده ای؟ او خیلی کم است او می تواند آهنگ خوبی بخواند و سرش را تکان دهد، درست مثل زنگ نقره
[ترجمه ترگمان]سلام، \"بادی\" کوچولوی من رو ندیدی؟ خیلی کم است اون میتونه آواز قشنگی بخونه و سرش را مثل ناقوس نقره بخونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the movie, po's father considers the son takes over the noddle business is kind of success.
[ترجمه گوگل]در این فیلم، پدر پو در نظر می گیرد که پسر کسب و کار نودل را به نوعی موفقیت در دست می گیرد
[ترجمه ترگمان]در فیلم، پدر po فکر می کند که پسر از کسب وکار noddle استفاده می کند، نوعی موفقیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سر (اسم)
slide, secret, edge, end, mystery, point, acme, top, head, tip, inception, beginning, chief, origin, apex, vertex, cover, corona, incipience, headpiece, extremity, glide, piece, flower, lid, pate, noddle, pash, plug, inchoation, lead-off, nob, noggin, sliding

کله (اسم)
head, brain, pate, noddle, pash, pericranium

پشت گردن (اسم)
noddle, nape, occiput

انگلیسی به انگلیسی

• head (slang)
nod the head (slang)
your noddle is your head; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس