nodal

/noʊd//nəʊd/

(فیزیک) گرهی، وابسته به گره یا قلمبه شدگی، گره مانند، گرهی، برآمده، گندله، غده مانند، غددی، (نجوم) همبرگاهی، واقع درنزدیک گره، عقده ای

جمله های نمونه

1. nodal surface
سطح گرهی

2. The primary effect of the nodal description above is of inaccessibility to the reader.
[ترجمه گوگل]اثر اولیه شرح گره در بالا عدم دسترسی به خواننده است
[ترجمه ترگمان]اثر اولیه توصیف گره ای بالاتر از عدم دسترسی به خواننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These classifications are able to separate groups of nodal lymphomas with a clear correlation between morphological features and clinical behaviour.
[ترجمه گوگل]این طبقه‌بندی‌ها می‌توانند گروه‌هایی از لنفوم‌های گرهی را با همبستگی واضح بین ویژگی‌های مورفولوژیکی و رفتار بالینی جدا کنند
[ترجمه ترگمان]این طبقه بندی ها می توانند با همبستگی آشکاری بین ویژگی های مورفولوژیکی و رفتار بالینی، گروه های of گرهی را جدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the temperature-controlled nodal operation self-heating system, this product can be used in the winter season of north China.
[ترجمه گوگل]با استفاده از سیستم گرمایش گره ای با کنترل دما، این محصول را می توان در فصل زمستان شمال چین استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]با سیستم گرمایش با کنترل دما - کنترل شده، این محصول می تواند در فصل زمستان شمال چین مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the other code, the Nodal Green's Function Method was used to solve space-time dependent neutron diffusion equation.
[ترجمه گوگل]در کد دیگر، از روش تابع گرین گرین برای حل معادله انتشار نوترون وابسته به فضا-زمان استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]در کد دیگر، از روش تابع گرین Nodal برای حل معادله انتشار نوترون وابسته به زمان استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A kinetics nodal method for the solution of transient two-group multi- dimensional neutron diffusion equation is described.
[ترجمه گوگل]یک روش گره سینتیک برای حل معادله انتشار نوترون چند بعدی دو گروهی گذرا توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش گرهی kinetics برای حل معادله انتشار نوترون چند بعدی چند بعدی توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition, the nonlinear iteration semi - analytical nodal method was extended to solve the time - dependent kinetic equations.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روش گرهی نیمه تحلیلی تکرار غیرخطی برای حل معادلات جنبشی وابسته به زمان بسط داده شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تکرار غیر خطی از روش گرهی نیمه تحلیلی برای حل معادلات جنبشی وابسته به زمان گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A nodal analysis model of electrically actuated microbeams was developed based on a weighted residual method.
[ترجمه گوگل]یک مدل آنالیز گرهی از ریزپرتوهای تحریک‌شده الکتریکی بر اساس روش باقیمانده وزنی توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]یک مدل تحلیلی گرهی از microbeams به طور الکتریکی مبتنی بر یک روش باقیمانده وزن دار توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion Unlike nodal lymphoma, PMLGI are a group of distinctive clinicopathological tumours.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری برخلاف لنفوم گرهی، PMLGI گروهی از تومورهای بالینی پاتولوژیک متمایز است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری برخلاف lymphoma nodal، PMLGI گروهی از clinicopathological clinicopathological (clinicopathological tumours)متمایز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He could sit in his palace like the sun at the nodal point of an array of beams of light.
[ترجمه گوگل]او می توانست مانند خورشید در قصر خود در نقطه گره مجموعه ای از پرتوهای نور بنشیند
[ترجمه ترگمان]او می توانست در قصر خود مانند خورشید که در زیر نور چراغ های نور قرار داشت بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A tree-shaped network of vibrating elastic strings for which root nodal is clamped and other nodals are controlled is considered. The nodal feedback stabilizers are designed to stabilize the system.
[ترجمه گوگل]یک شبکه درختی شکل از رشته های الاستیک ارتعاشی که گره ریشه برای آن بسته شده و گره های دیگر کنترل می شوند در نظر گرفته شده است تثبیت کننده های بازخورد گرهی برای تثبیت سیستم طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]یک شبکه شکل درختی از رشته های الاستیک لرزان که در آن گرهی ریشه گرفته می شود و nodals دیگر کنترل می شوند The feedback گرهی برای تثبیت سیستم طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Introduced is the basic principle of production forecast with nodal systems analysis method.
[ترجمه گوگل]اصل اساسی پیش بینی تولید با روش تحلیل سیستم های گرهی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]Introduced، اصل اساسی پیش بینی تولید با روش تحلیل سیستم های گرهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The modified MLS shape function, for alleviating the above problem, is given by establishing the relationship between the nodal value and the generalized displacement.
[ترجمه گوگل]تابع شکل MLS اصلاح شده، برای کاهش مشکل فوق، با ایجاد رابطه بین مقدار گره و جابجایی تعمیم یافته ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]تابع تغییر شکل (MLS)برای تسکین مشکل بالا، با ایجاد رابطه بین ارزش گرهی و جابجایی تعمیم یافته مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Firstly, the 3 D neutron diffusion equation is converted into three coupled 1 D equations through a transverse averaging procedure as with normal advanced nodal methods.
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، معادله انتشار نوترون 3 بعدی به سه معادله 1 بعدی جفت شده از طریق یک روش میانگین‌گیری عرضی مانند روش‌های گرهی پیشرفته معمولی تبدیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، معادله انتشار neutron ۳ بعدی به سه معادله سه بعدی کوپل شده از طریق روش میانگین گیری عرضی بعنوان با استفاده از روش های معمول گره ای پیشرفته تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] مرکز تلاقی خطوط - مرکز کنترل فنی
[برق و الکترونیک] گره ای
[ریاضیات] گره ای

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to nodes (small lumps, protrusions)

پیشنهاد کاربران

بپرس