nod off


چرت زدن، پینکی زدن، به خواب فرو رفتن

جمله های نمونه

1. The judge appeared to nod off yesterday while a witness was being cross-examined.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد قاضی دیروز در حالی که یک شاهد در حال بازجویی متقابل بود، سری تکان داد
[ترجمه ترگمان]قاضی دیروز سر تکان داد و در حالی که شاهدی در حال عبور بود، سر تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I often nod off for a little while after lunch.
[ترجمه Melissa] من اغلب اوقات بعد از ناهار کمی چرت میزنم
|
[ترجمه 😊] من اغلب بعد از نهار چرت کوتاهی می زنم
|
[ترجمه گوگل]من اغلب برای مدتی بعد از ناهار سری تکان می دهم
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات بعد از ناهار سر تکان می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't let yon dog nod off.
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید سگ yon سر تکان دهد
[ترجمه ترگمان]نذار این سگ سرش رو تکون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was about to nod off when she knocked the door.
[ترجمه زارا قاسمی] نزدیک بود به خواب فرو بروم که او در زد
|
[ترجمه شهره] داشت خوابم میبرد که زنگ در را زدند.
|
[ترجمه گوگل]داشتم سرم را تکان می دادم که در را زد
[ترجمه ترگمان]می خواستم سری تکان بدهم که او در را زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This music makes me nod off.
[ترجمه دینا] با این موسیقی من چرت میزنم
|
[ترجمه گوگل]این موزیک باعث می شود سرم را تکان دهم
[ترجمه ترگمان]این موسیقی مرا سر تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He used to nod off during the French class.
[ترجمه گوگل]در کلاس فرانسه سر تکان می داد
[ترجمه ترگمان]در طول کلاس فرانسوی به چرت زدن افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I always nod off during his lectures.
[ترجمه گوگل]من همیشه در طول سخنرانی های او سر تکان می دهم
[ترجمه ترگمان]من همیشه موقع lectures سرش رو تکون میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This book is so dull, it makes me nod off.
[ترجمه گوگل]این کتاب به قدری کسل کننده است که باعث می شود سرم را ترک کنم
[ترجمه ترگمان]این کتاب آنقدر کسل کننده است که باعث می شود سر تکان بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's so dull, it makes me nod off.
[ترجمه گوگل]او خیلی کسل کننده است که باعث می شود سر تکان دهم
[ترجمه ترگمان]ان قدر کسل کننده است که باعث می شود سر تکان بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'm so tired, I'm about to nod off.
[ترجمه گوگل]من خیلی خسته ام، دارم سرم را تکان می دهم
[ترجمه ترگمان]خیلی خسته ام، دارم سر تکان می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rooster: He's so dull, it makes me nod off.
[ترجمه گوگل]خروس: او خیلی کسل کننده است که باعث می شود سری تکان دهم
[ترجمه ترگمان]خر خر: این قدر کسل کننده است که باعث می شود سر تکان بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The student began to nod off during math class.
[ترجمه گوگل]دانش آموز در کلاس ریاضی شروع به تکان دادن سر کرد
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در کلاس ریاضی شروع به چرت زدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I used to nod off during the English class.
[ترجمه گوگل]سر کلاس انگلیسی سر تکان می دادم
[ترجمه ترگمان]من در کلاس انگلیسی سر تکان دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Other kids nod off easily, but can't sleep through the night.
[ترجمه گوگل]بچه های دیگر به راحتی سر تکان می دهند، اما در طول شب نمی توانند بخوابند
[ترجمه ترگمان]بقیه بچه ها به راحتی سر تکان می دهند، اما نمی توانند شب را بخوابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) fall asleep; dropping the head forward while dozing off

پیشنهاد کاربران

عبارت "nodding off" به حالت چرت زدن یا خواب آلودگی شدید اشاره دارد، معمولاً وقتی کسی به طور ناخواسته در حالتی نشسته ( مثل سر کلاس، پشت فرمان، یا هنگام تماشای تلویزیون ) برای چند ثانیه خوابش می برد.

...
[مشاهده متن کامل]

"Nodding off" vs "Falling asleep":
اولی برای خواب های کوتاه و ناخواسته ( مثل سر کلاس ) ،
دومی برای خواب کامل استفاده می شود.
انگلیسی: "He kept nodding off during the meeting. "
فارسی: "داخل جلسه مدام چرت می زد. "
انگلیسی: "The medicine made her nod off while driving. "
فارسی: "دارو باعث شد پشت فرمان خوابش ببرد. "

✍️"چرت زدن"/ به معنای خوابیدن به طور مختصر یا ناخواسته است. این حالت معمولاً در موقعیت هایی رخ می دهد که فرد کاملاً مشغول نیست یا احساس خستگی می کند.
✍️✍️ این عبارت می تواند نماد عدم توجه یا درگیری باشد و معمولاً نشان دهنده این است که فرد در یک موقعیت کاملاً حاضر نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

👈مترادف: Stay awake, remain alert, be attentive
👇مثال؛
I tend to nod off during long lectures.
It's easy to nod off when you're reading a boring book.

به خواب سبک رفتن
تصحیح می کنم منظورم nod بود نه node . ظاهرا متاسفانه امکان ادیت وجود نداره
دوستان node به معنای حرکت سر به سمت بالا و پایینه ( مثلا برای تاکید صحبتهای فرد دیگری که در حال صحبت با شماست ) . off هم که معناش مشخصه. بنابرین node off موقعی به کار می ره که فرد جایی نشسته و از فرط خستگی یه دفعه به خواب می ره و بنابرین سرش به سمت پایین حرکت می کنه. با چرت زدن در حال دراز کشیدن فرق داره.
...
[مشاهده متن کامل]

Oxford Dictionary: ( informal ) to fall asleep for a short time while you are sitting in a chair

fall asleep
با nap متفاوته
Nap عمدا انجام میشه
ولی nod off کردن از فرط خستگی زیاده و غیر ارادیه
To fall asleep, usually briefly or when one does not intend to
چرت زدن
. I was so tired from staying up all night that I kept nodding off throughout the day
از خسته بودن زیاد به خاطر شب بیداری ، کل روز رو داشتم چرت میزدم، یا همش توی طول روز درحال چرت زدن بودم.
@لَنگویچ
نشسته خواب بردن
اصطلاحا :پلک هام بهم رسید، پلک هام رو هم رفت ( خواب سبک از روی خستگی )
to begin sleeping, especially not intentionally
چرت زدن
go to sleep, esp when you do not intend to

۱ ) ناخواسته به خواب فرورفتن
۲ ) چرت زدن کوتاه
ناخواسته به خواب رفتن
چرت کوچیک، خواب کم به نیت چرت زدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)