nocturnal

/nakˈtɜːrnl̩//nɒkˈtɜːnl̩/

معنی: نمایش شبانه، شبانه، عشایی، واقع شونده در شب
معانی دیگر: وابسته به یا در شب، شبانگاهی، شبینه، شب زی، شب کنش ور، شبکار، شب تاز، فعال در شب، شب خیز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: nocturnally (adv.), nocturnality (n.)
(1) تعریف: of, concerning, or occurring in the night.
مترادف: night, nightly
متضاد: diurnal

- nocturnal fears
[ترجمه گوگل] ترس های شبانه
[ترجمه ترگمان] ترس شبانه،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a nocturnal raid
[ترجمه گوگل] یک یورش شبانه
[ترجمه ترگمان] یه حمله شبانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: active at night.
متضاد: diurnal
مشابه: night, nightly

- nocturnal jungle creatures. (Cf. diurnal.)
[ترجمه گوگل] موجودات جنگلی شبانه (ر ک روزانه )
[ترجمه ترگمان] موجودات جنگلی شبانه (Cf)diurnal)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: of certain flowers, opening at night. (Cf. diurnal.)
مشابه: night, nightly

جمله های نمونه

1. The dormouse is a shy, nocturnal creature.
[ترجمه گوگل]خوابگاه موجودی خجالتی و شبگرد است
[ترجمه ترگمان]dormouse در خواب، یک موجود خجالتی و شبانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rebecca paid a nocturnal visit to the flat.
[ترجمه گوگل]ربکا یک بازدید شبانه از آپارتمان انجام داد
[ترجمه ترگمان]ربکا برای گردش شبانه به آپارتمان او رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hamsters are nocturnal creatures.
[ترجمه گوگل]همسترها موجودات شب زی هستند
[ترجمه ترگمان]Hamsters موجودات شبانه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nocturnal animals such as bats and owls only come out at night.
[ترجمه گوگل]حیوانات شب زی مانند خفاش ها و جغدها فقط در شب بیرون می آیند
[ترجمه ترگمان]حیوانات nocturnal مثل خفاش ها و جغدها فقط شب ها بیرون می ایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nocturnal animals sleep by day and hunt by night.
[ترجمه گوگل]حیوانات شب زنده روز می خوابند و شب شکار می کنند
[ترجمه ترگمان]حیوانات nocturnal در روز می خوابند و شب شکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When there is a full moon, this nocturnal rodent is careful to stay in its burrow.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ماه کامل وجود دارد، این جونده شبگرد مراقب است که در لانه خود بماند
[ترجمه ترگمان]وقتی ماه کامل باشد، این موش شبانه مراقب است که در پناه گاه خود بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I pictured nocturnal gamblers crouching over their cards, sleepless lovers writing letters, nurses sitting by the beds of invalids.
[ترجمه گوگل]قماربازهای شبانه را به تصویر کشیدم که روی کارت هایشان خمیده بودند، عاشقان بی خوابی که نامه می نوشتند، پرستارانی که کنار تخت معلولان نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]I شبانه را مجسم می کردم که روی ورق ها خم شده بودند و نامه های عاشقانه writing، nurses که کنار تخت خواب مریض ها نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Polypterus palmas is a nocturnal, predatory species.
[ترجمه گوگل]Polypterus palmas گونه ای شبگرد و درنده است
[ترجمه ترگمان]Polypterus palmas یک گونه predatory شبانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Prosimians, such as the nocturnal mouse lemur of Madagascan forests, feed on invertebrates and are active at night.
[ترجمه گوگل]پروسیمین ها، مانند لمور موش شبانه جنگل های ماداگاسکار، از بی مهرگان تغذیه می کنند و در شب فعال هستند
[ترجمه ترگمان]Prosimians مانند the موش شبانه از جنگل های Madagascan، on را تغذیه می کنند و شب ها فعال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sun had set and dusk, like some nocturnal beast, had crept out of hiding and was stealthily licking its paws.
[ترجمه گوگل]خورشید غروب کرده بود و غروب، مثل هیولای شبگرد، از مخفیگاه بیرون آمده بود و یواشکی پنجه هایش را می لیسید
[ترجمه ترگمان]خورشید غروب کرده بود، مثل یک حیوان شبانه از مخفیگاهش بیرون خزیده بود و دزدکی پنجه هایش را لیس می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nocturnal enuresis alone, particularly if primary, is both a disorder of maturation and a genetic trait.
[ترجمه گوگل]شب ادراری به تنهایی، به ویژه اگر اولیه باشد، هم یک اختلال بلوغ و هم یک ویژگی ژنتیکی است
[ترجمه ترگمان]Nocturnal enuresis به تنهایی، به خصوص اگر اولیه، هم یک اختلال در بلوغ و یک ویژگی ژنتیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. During their nocturnal forays, they can travel as far as 30 miles in their search for supper.
[ترجمه گوگل]در طول حملات شبانه خود، آنها می توانند در جستجوی شام تا 30 مایل مسافت را طی کنند
[ترجمه ترگمان]در طول این تاخت و تاز شبانه، آن ها می توانند تا ۳۰ مایل در جستجوی شام حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most owls are nocturnal, hunting at night for similar prey to the diurnal or day-hunting hawks.
[ترجمه گوگل]بیشتر جغدها شب زنده داری هستند و شب ها برای شکار مشابه شاهین های روزانه یا شکار روز شکار می کنند
[ترجمه ترگمان]اغلب جغدها شب ها برای شکار مشابه با شکار روزانه یا شکار روزانه شکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ghost Owl An eerie nocturnal predator who flew on silent wings, feared throughout the world as a supernatural bird of ill-omen.
[ترجمه گوگل]جغد ارواح یک شکارچی وهم‌آور شبانه که بر روی بال‌های خاموش پرواز می‌کرد و در سرتاسر جهان به‌عنوان پرنده‌ای ماوراء الطبیعه بدخیم می‌ترسید
[ترجمه ترگمان]شبح یک شکارچی ترسناک شبانه که در بال های خاموش پرواز می کرد و در سراسر جهان به عنوان یک پرنده ماوراالطبیعه به فال بد می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Most nocturnal grazing animals such as deer close their pupil as a horizontal shutter.
[ترجمه گوگل]اکثر حیوانات چرای شبانه مانند گوزن مردمک چشم خود را به صورت یک دریچه افقی می بندند
[ترجمه ترگمان]اغلب حیوانات در حال چریدن مانند گوزن نزدیک به شاگردش به عنوان یک سرعت افقی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نمایش شبانه (اسم)
nocturnal

شبانه (صفت)
nightly, overnight, nocturnal, vespertinal, vespertine

عشایی (صفت)
nocturnal, vespertinal, vespertine

واقع شونده در شب (صفت)
nocturnal

تخصصی

[آب و خاک] شبانه

انگلیسی به انگلیسی

• of the night; functioning or active during the night
nocturnal events happen during the night.
an animal that is nocturnal is active mostly at night.

پیشنهاد کاربران

1. شبانه 2. شب پرواز . شب گرد. شب خیز
مثال:
moth is a type of nocturnal flying insect similar to a butterfly
شب پره گونه ای حشره پرنده شب گرد شبیه پروانه است.
شبانه
شباهنکی
در زمان شب
⬛ N O C T U R N A L ⬛
adjective
1 : active mainly during the night
▶️nocturnal animals
2 formal : happening at night
▶️a nocturnal journey
⬛ D I U R N A L ⬛
adjective
technical
...
[مشاهده متن کامل]

1 : active mainly during the day
▶️diurnal animals
2 : happening every day
▶️diurnal tides

شب زنده دار
شب زیست
شبانه
شبانه، شبانگاهی، شب زی
فعال در شب
شب گرد
شب زی
شب کوشا
شب رو - شب بیدار
most active at night
of, relating to, or occurring in the night
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس