noblewoman

/ˈnobəˌlwʊmən//ˈnobəˌlwʊmən/

(زن) اشرافی، نجیب زاده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: noblewomen
• : تعریف: a woman of noble status or birth.
مشابه: lady

جمله های نمونه

1. She looked like a provincial noblewoman.
[ترجمه گوگل]قیافه اش شبیه یک نجیب زاده ولایی بود
[ترجمه ترگمان]او مثل یک صاحب منصب شهرستانی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Twelfth-century romances make it plain that for a noblewoman to suckle her own child implied a quite exceptional degree of love.
[ترجمه گوگل]عاشقانه های قرن دوازدهمی این را روشن می کند که برای یک زن نجیب شیر دادن فرزند خود مستلزم درجه ای کاملا استثنایی از عشق است
[ترجمه ترگمان]رمان های قرن دوازدهم این مساله را آشکار می سازند که برای a به کودک خود، به طور ضمنی یک درجه بسیار استثنایی از عشق را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I realise the Lady Yolande is a noblewoman and that you were instrumental in arranging her marriage to the late King.
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که لیدی یولانده یک نجیب زاده است و شما در تنظیم ازدواج او با شاه فقید نقش داشتید
[ترجمه ترگمان]متوجه می شوم که لیدی Yolande یک noblewoman است و شما در ترتیب دادن ازدواج او با شاه مرحوم مفید بوده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The noblewoman brought Karen to a shoe store to buy her new dresses and shoes for the ceremony.
[ترجمه گوگل]نجیب زاده کارن را به یک مغازه کفش فروشی آورد تا لباس ها و کفش های جدیدش را برای مراسم بخرد
[ترجمه ترگمان]The کارن را به یک فروشگاه کفش آوردند تا برای مراسم لباس و کفش جدید بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A noblewoman saw Karen following after her mother's funeral service.
[ترجمه گوگل]یک نجیب زاده دید که کارن بعد از مراسم تشییع جنازه مادرش دنبال می شود
[ترجمه ترگمان]یک صاحب منصب را دید که بعد از مراسم تدفین مادرش، کارن را تعقیب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. French noblewoman. The lover of Louis XIV, she had four children with him.
[ترجمه گوگل]نجیب زن فرانسوی معشوقه لویی چهاردهم، از او چهار فرزند داشت
[ترجمه ترگمان]noblewoman فرانسوی او عاشق لویی چهاردهم بود و چهار فرزند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Filippo Surano believes that the noblewoman in Leonard da Vinci's portrait suffered from bruxism, an unconscious habit of grinding the teeth during sleep or periods of mental stress.
[ترجمه گوگل]فیلیپو سورانو معتقد است که نجیب زاده در پرتره لئونارد داوینچی از دندان قروچه رنج می برد، عادت ناخودآگاه دندان قروچه در هنگام خواب یا دوره های استرس روانی
[ترجمه ترگمان]فیلیپو Surano معتقد است که تصویر noblewoman در پرتره لئونارد داوینچی از bruxism، عادت ناخودآگاه برای خرد کردن دندان در طول خوابیدن و یا دوره های استرس ذهنی رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A French noblewoman and a mistress of King Henry of Navarre, who later ruled as King Henry IV of France.
[ترجمه گوگل]یک نجیب زاده فرانسوی و معشوقه پادشاه هنری ناواره، که بعدها به عنوان پادشاه فرانسه هنری چهارم حکومت کرد
[ترجمه ترگمان]یک noblewoman فرانسوی و رفیقه شاه هنری ناوار، که بعدها به عنوان پادشاه هنری چهارم پادشاه فرانسه اداره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Diane de Poitiers was a noblewoman noted for her love affair with Henry II of France.
[ترجمه گوگل]دایان دو پواتیه نجیب زاده ای بود که به خاطر رابطه عاشقانه اش با هانری دوم فرانسه مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]دیان دو پواتیه در جنگ عشقی خود با هانری دوم پادشاه فرانسه به شهرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The noblewoman had bad sight now, so she did not know that they were red.
[ترجمه گوگل]آن بزرگوار اکنون بینایی بدی داشت، بنابراین نمی دانست که آنها قرمز هستند
[ترجمه ترگمان]حالا که این خبر را از دهان او بیرون آورده بود خبر نداشت که آن ها قرمز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, the noblewoman burned her dirty red shoes, put fresh new clothes on her, let her read books and taught her how to do needlework.
[ترجمه گوگل]با این حال، آن نجیب‌زاده کفش‌های قرمز کثیف خود را سوزاند، لباس‌های نو بر تن کرد، به او اجازه داد کتاب بخواند و به او یاد داد که چگونه سوزن دوزی کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، noblewoman کفش های قرمز کثیف خود را سوزاند، لباس های تازه تازه ای پوشید و به او اجازه داد تا کتاب بخواند و به او یاد داد که چگونه کار خیاطی را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Originating from the hood of ancient noblewoman, the shade lancing, grey-green cloth and yellow gauze will obtain a harmonious assortment of exotic sensation.
[ترجمه گوگل]نشات گرفته از کلاه یک نجیب زاده باستانی، لنگی سایه، پارچه خاکستری مایل به سبز و گاز زرد مجموعه ای هماهنگ از حس عجیب و غریب را به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]رنگ سبز - سبز که از کاپوت of باستان نشات گرفته است، یک مجموعه هماهنگ از احساس عجیب و غریب به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Noblewoman only knowing beer and skittles and killing time will be at a respectful distance.
[ترجمه گوگل]نجیب زاده فقط با دانستن آبجو و قلیه و کشتن زمان در فاصله محترمانه ای خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تنها با دونستن آبجو و skittles و کشتن زمان در فاصله بسیار دوری قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• gentlewoman; woman of aristocratic birth
a noblewoman is a woman who is a member of the nobility.

پیشنهاد کاربران

( زن ) اشراف زاده
مثال:
a book dedicated to a noblewoman
کتابی به یک زن اشراف زاده اهداء شد.

بپرس