noblesse

/noʊˈbles//nəʊˈbles/

معنی: نجبا، اشراف، اشرافیت
معانی دیگر: رجوع شود به: nobility

جمله های نمونه

1. La Noblesse restaurant has much to recommend it.
[ترجمه گوگل]رستوران La Noblesse چیزهای زیادی برای توصیه دارد
[ترجمه ترگمان]رستوران \"لا Noblesse\" این توصیه را توصیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But our noblesse oblige may be doing youths an extreme disservice.
[ترجمه گوگل]اما موظف بزرگوار ما ممکن است بد خدمتی شدید به جوانان می کند
[ترجمه ترگمان]اما \"نجبای ردا\" ما را وادار به آسیب شدید به جوانان می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Noblesse has become the region's leading lifestyle class for high society.
[ترجمه گوگل]Noblesse به کلاس سبک زندگی پیشرو در منطقه برای جامعه بالا تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]Noblesse تبدیل به طبقه متوسط سبک زندگی برای جامعه بالا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Symphony of Noblesse: Draws from the power of 8 forces to launch a strong AoE attack.
[ترجمه گوگل]Symphony of Noblesse: از قدرت 8 نیرو برای راه اندازی یک حمله قوی AoE استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]سمفونی of: از قدرت ۸ نیرو می کشد تا حمله قوی تری را آغاز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The notion of noblesse oblige was part of the ethic of the country gentleman.
[ترجمه گوگل]مفهوم نجیب زاده بخشی از اخلاق نجیب زاده کشور بود
[ترجمه ترگمان]مفهوم \"نجبای کشور\"، بخشی از اخلاقیات این مرد روستایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tradition of noblesse oblige.
[ترجمه گوگل]سنت اشراف واجب است
[ترجمه ترگمان]رسم اشرافیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They did so without hope of further profit and out of a sense of noblesse oblige.
[ترجمه گوگل]آنها این کار را بدون امید به سود بیشتر و از روی احساس تعهد بزرگوارانه انجام دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها این کار را بدون امید به سود بیشتر و خارج از حس نجبای کشور انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sir Ralph Grunte had gone to some trouble over his constituency dinner party,(sentence dictionary) La Noblesse being by no means cheap.
[ترجمه گوگل]سر رالف گرونته در مهمانی شام حوزه انتخابیه خود دچار مشکل شده بود، (لغت نامه جملات) La Noblesse به هیچ وجه ارزان نبود
[ترجمه ترگمان]سر رالف Grunte به دردسری در مهمانی شام خود رفته بود، (فرهنگ لغت)لا Noblesse به هیچ وجه ارزان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yet other friends point out that Rawls comes from an old southern family and has a patrician sense of noblesse oblige.
[ترجمه گوگل]با این حال، دوستان دیگر اشاره می کنند که رالز از یک خانواده قدیمی جنوبی است و احساس پدری و نجیب زاده ای دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، دوستان دیگر اشاره می کنند که Rawls از یک خانواده قدیمی جنوبی نشئت می گیرد و دارای حس patrician \"نجبای کشور\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You can see Goldman Sachs CEO Lloyd Blankfein and Morgan Stanley CEO John Mack offer up a couple of billion dollars apiece as acts of noblesse oblige .
[ترجمه گوگل]می‌توانید ببینید، لوید بلنکفین، مدیرعامل گلدمن ساکس، و جان مک، مدیر عامل مورگان استنلی، هر کدام چند میلیارد دلار به عنوان یک تعهد نجیب زاده پیشنهاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]شما می توانید ببینید که مدیر عامل گلدمن ساکس و مدیر عامل مورگان استنلی، جان مک، هر کدام یک میلیارد دلار را به عنوان اقدامات \"نجبای کشور\" پیشنهاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the olden days kings and other nobles observing the principle of noblesse oblige fought at the head of their troops.
[ترجمه گوگل]در قدیم پادشاهان و دیگر اشراف با رعایت اصل نجیب زاده در راس سپاهیان خود می جنگیدند
[ترجمه ترگمان]در روزگار قدیم پادشاهان و سایر نجبا نیز اصل زادگان را که در راس قشون خود جنگیده بودند مشاهده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نجبا (اسم)
noblesse

اشراف (اسم)
noblesse

اشرافیت (اسم)
noblesse

انگلیسی به انگلیسی

• state of being noble; nobility (french)

پیشنهاد کاربران

بپرس