no sooner than


فورا، بلافاصله، به مجرد اینکه، تا

پیشنهاد کاربران

i had no sooner sat down than I heard someone hammering loudly at the wall
هنوز نشسته بودم که شنیدم یکی داره به دیوار میکوبه
No sooner had he sat down than the phone rang
هنوز ننشسته بود که تلفن زنگ زد
No sooner had we arrived at
the beach than it started to rain
هنوز به کنار دریا نرسیده بودیم که بارون شروع شد .
No sooner had the paint dried at one end than it needed repainting.
جمله بالا inversion هست. معمولا no sooner . . . than به این حالت استفاده میشه.
هنوز. . . . . . که. . . . . ( مثلا: هنوز ننشسته بودم که او آمد. )

بپرس