no man's land

/ˈnoʊmænzˈlænd//nəʊmænzlænd/

زمین بی صاحب، زمین بلاصاحب و غیر مسکون، باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی زمین بلاصاحب و غیر مسکون

جمله های نمونه

1. In more senses than one they belong to no man's land.
[ترجمه گوگل]آنها به چند معنا به سرزمین هیچکس تعلق ندارند
[ترجمه ترگمان]بیش از یک انسان به زمین انسان تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He'The truth is,'re really in no man's land.
[ترجمه گوگل]او حقیقت این است که واقعاً در سرزمین هیچکس نیست
[ترجمه ترگمان]حقیقت اینه که، ما واقعا تو زمین هیچ مردی نیستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now it is a no man's land where there was once a great city.
[ترجمه گوگل]اکنون اینجا سرزمینی است که زمانی یک شهر بزرگ وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]اکنون سرزمینی است که زمانی یک شهر بزرگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They pushed forward saps into No Man's Land.
[ترجمه گوگل]آنها شیره ها را به سمت No Man's Land هل دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها به سمت جلو رانده می شوند تا وارد سرزمین هیچ مردی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their object was to create a no man's land in which nothing could live.
[ترجمه گوگل]هدف آنها این بود که سرزمینی بسازند که هیچ چیز نتواند در آن زندگی کند
[ترجمه ترگمان]هدف آن ها این بود که سرزمینی را خلق کند که هیچ چیز نمی توانست زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tunnel get us into no man's land.
[ترجمه گوگل]تونل ما را به سرزمین هیچکس می برد
[ترجمه ترگمان]تونل ما را به زمین هیچ مردی هدایت نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In 200 a middle-aged businessman named Harmesh Pooni fended off his creditors by locking himself inside No Man's Land Fort, a complex in the Solent straight near the Isle of Wight.
[ترجمه گوگل]در سال 200 یک تاجر میانسال به نام هارمش پونی با حبس کردن خود در قلعه No Man's Land، مجتمعی در سولنت مستقیم در نزدیکی جزیره وایت، از طلبکاران خود دفاع کرد
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ سالگی یک تاجر میانسال به نام Harmesh Pooni با قفل کردن خود در درون قلعه زمینی هیچ کس یک مجموعه پیچیده در the که مستقیما نزدیک جزیره وایت است را دفع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. British and German troops climbed out of the trenches to play soccer in no man's land.
[ترجمه گوگل]سربازان بریتانیایی و آلمانی از سنگر بیرون آمدند تا در سرزمین هیچکس فوتبال بازی کنند
[ترجمه ترگمان]سربازان انگلیسی و آلمانی از سنگرها بیرون رفتند تا در زمین هیچ مردی فوتبال بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the tenth floor, down the back stairs, it's a no man's land.
[ترجمه گوگل]در طبقه دهم، پایین پله‌های پشتی، زمین هیچ مردی نیست
[ترجمه ترگمان]در طبقه دهم، پایین پله ها، زمین هیچ مردی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The screenplay award went to Bosnia's Danis Tanovic for No Man's Land.
[ترجمه گوگل]جایزه فیلمنامه به دانیس تانوویچ از بوسنی برای فیلم No Man's Land تعلق گرفت
[ترجمه ترگمان]جایزه screenplay به \"بوسنی s\" (Bosnia Tanovic)برای سرزمین هیچ مردی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Theatre programmes featured a wide variety of works by local creative forces such as No Man's Land, Theatre du Pif, the Exploration Theatre and the Chung Ying Theatre Company.
[ترجمه گوگل]برنامه های تئاتر طیف گسترده ای از آثار نیروهای خلاق محلی مانند No Man's Land، Theatre du Pif، Exploration Theatre و Chang Ying Theater Company را به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]برنامه های تئاتر انواع وسیعی از آثار از سوی نیروهای خلاق محلی مانند زمین، تئاتر دو Pif، تئاتر اکتشاف و شرکت تئاتر Chung را نمایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• abandoned property, forsaken area; nowhere

پیشنهاد کاربران

ریشه شناسی:
عبارت no man's land در زبان انگلیسی میانه ( از ۱۱۰۰ تا ۱۴۵۰ یا ۱۵۰۰ ) نام زمینی در شمال لندن بوده که در آنجا حکم اعدام به اجرا درمی آمده است.
پیشنهاد:
لعنت آباد ( محل دفن افراد اعدامی ) ، گورستان ( در گپ و گفت روزانه می گوییم: معلوم نیست کدوم گوری/گورستونی رفته!؟ )
منطقه بی طرف ( نظامی )
حالت نامشخص
زمین بی صاحب
بی صاحب
به نقل از هزاره:
1. زمین موات
2. فاصله ی بین دو لشکر متخاصم
3. منطقه ی بی طرف
4. ( مجازی ) گم آباد
ناکجاآباد
کنایه از :
کاری بسیار دشوار که کسی از پس انجام آن برنمی آید/
کاری بسیار سخت، نامشخص و به نظر غیرممکن /
ناحیه ای که به کسی تعلق ندارد و نمی توان هیچ گونه اظهارنظری کرد که متعلق به کیست
to be in no - man's - land :
در وضعیتی نامعلوم بودن
پادرهوا بودن

بپرس