همان اندازه که . . .
همان قدر که . . .
منبع: دیکشنری هزاره
همان قدر که . . .
منبع: دیکشنری هزاره
خانه ٔ کم. [ ن َ / ن ِ ی ِ ک َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حداقل. دست کم. چون : خانه کم مخارج مسافرت شما چهل هزار تومان میشود.
✔️ حداقل - دست کم - کَمِ کَم
:SYN
at least - at a minimum
as a minimum - at the very least
👈🏿 Employers in Oman no longer allowed to keep passports of employees
. . .
Other articles cover employee leave entitlements, including an annual leave of ⭐no less than⭐ thirty days after six months of employment, and the right to combine annual leaves based on mutual agreement
... [مشاهده متن کامل]
. . .
... [مشاهده متن کامل]
= at least : دست کم/ حداقل/ کمِ کم اش
آنجا حداقل هزار نفر بود که بلیط می خریدند.
... [مشاهده متن کامل]
حداقل نیمی از دانش آموزان در آزمون مردود شدند.
او کم کم اش ده ها پیشنهاد شغلی داشته است.
از این عبارت برای تشریح و تعریف از کمیت یک چیزی استفاده می شود. معنی: دستکم/حداقل، کمتر از فلان مقدار نباشد.
زمان دستکم/حداقل باید کمتر از 5 ثانیه نباشد ( یعنی 4 ثانیه قبول نیست ولی 6 ثانیه قبول است ) : The Time shall be no less than 5 s
زمان دستکم/حداقل باید کمتر از 5 ثانیه نباشد ( یعنی 4 ثانیه قبول نیست ولی 6 ثانیه قبول است ) : The Time shall be no less than 5 s
دستکم، قریب به. . No less than half the students failed the test. دستکم نیمی از دانش اموزان در ازمون رد شدند. ( باید اعتراف کنم پیدا کردن معادل برای no less دستکم نیمروز وقتمو گرفت🤪 )
همچون
حداقل