no good


بی فایده، به دردنخور، بی ارزش

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) worthless; contemptible.

- That no-good salesman cheated us!
[ترجمه پوراندخت رمدانی] فروشنده ی بدردنخورد گولمون زد.
|
[ترجمه گوگل] آن فروشنده بی‌خبر ما را فریب داد!
[ترجمه ترگمان] ! اون فروشنده خوب ما رو فریب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• gone bad, spoiled; does not help, not beneficial

پیشنهاد کاربران

دوزاری
با کمی اغماض no good و not good هر دو به یک معنی هستند اما no good محاوره ای تر هست.
( آدم ) ناسالم
فایده ای نداشتن
نتیجه ندادن
جواب ندادن
بی مصرف
بیهوده
بی فایده
پوچ
بی اثر
بی کیفیت و نا مطلوب
شخصیت یا جایگاه اخلاقی ضعیف
فایده ای ندارد
آدم بی لیاقت

بپرس