قبل از تعریف این لغت و آوردن مثال های مختلف از منابع متفاوت و یک مکالمه از فیلنامه ی فیلم فارگو، ذکر این نکته لازم است که این عبارت بر طبق دیکشنری و لینک زیر، هم با for بکار می رود و هم با to اما هر وقت با to بکار می رود ، بعد از آن حتما عبارت فعلی می آید.
... [مشاهده متن کامل]
No call for/to – meaning:
No requirement, excuse or reason for doing something .
جاش نبود یا نیست؛ دلیلی نداشت یا ندارد؛ بیجا بود یا هست؛ بی مورد بود یا هست؛ حق نداشتن
Example 1: 👇
There was no call for your condescending suggestions; she knew quite well what to do.
هیچ دلیلی برای پیشنهادات تحقیر آمیز شما وجود نداشت. او به خوبی می دانست چه باید بکند.
Example 2: 👇
There was no call to get the police involved because it was a simple dispute between neighbors.
تماس گرفتنت با پلیس و دخالت دادن آنها بی مورد بود چرا که این یک اختلاف ساده بین همسایگان بود.
Example 3: 👇
You got no call fooling your husband.
جاش نبود شوهرت رو گول بزنی.
Example 4: 👇
I think Austria has no call for complaint regarding what has been done, quite the contrary.
من فکر می کنم که اتریش هیچ حقی برای شکایت در مورد آنچه انجام شده است ندارد، بلکه مسئله برعکس است.
Example 5: 👇
JERRY: Ma'am, I answered your question. I answered the darn - I'm cooperating here, and I. . .
MARGE: Sir, you have no call to get snippy with me. I'm just doin' my job here.
JERRY: I'm not, uh, I'm not arguin' here. I'm cooperating. . . There's no, uh - we're doin' all we can. . .
* Fargo - Screenplay: Ethan Coen and Joel Coen
جری: خانم، من به سوال شما پاسخ دادم. من به سؤالِ لعنتی جواب دادم - من اینجا دارم همکاری می کنم و . . .
مارج: آقا، دلیلی نداره که با من تند صحبت کنید. من فقط دارم کارم رو اینجا انجام می دم
جری: من اینجا بحث نمی کنم. من دارم همکاری می کنم. . . هیچ دلیلی نیست که، اوه - ما تمام تلاشمان را می کنیم. . .
گفتگوی انتخابی: از فیلنامه ی فیلمِ #فارگو#
فیلنامه: ایتان کوئن و جوئل کوئن
... [مشاهده متن کامل]
جاش نبود یا نیست؛ دلیلی نداشت یا ندارد؛ بیجا بود یا هست؛ بی مورد بود یا هست؛ حق نداشتن
هیچ دلیلی برای پیشنهادات تحقیر آمیز شما وجود نداشت. او به خوبی می دانست چه باید بکند.
تماس گرفتنت با پلیس و دخالت دادن آنها بی مورد بود چرا که این یک اختلاف ساده بین همسایگان بود.
جاش نبود شوهرت رو گول بزنی.
من فکر می کنم که اتریش هیچ حقی برای شکایت در مورد آنچه انجام شده است ندارد، بلکه مسئله برعکس است.
جری: خانم، من به سوال شما پاسخ دادم. من به سؤالِ لعنتی جواب دادم - من اینجا دارم همکاری می کنم و . . .
مارج: آقا، دلیلی نداره که با من تند صحبت کنید. من فقط دارم کارم رو اینجا انجام می دم
جری: من اینجا بحث نمی کنم. من دارم همکاری می کنم. . . هیچ دلیلی نیست که، اوه - ما تمام تلاشمان را می کنیم. . .
گفتگوی انتخابی: از فیلنامه ی فیلمِ #فارگو#
فیلنامه: ایتان کوئن و جوئل کوئن