no brainer

پیشنهاد کاربران

با عقل جور در نمی اومد.
it was a no - brainer.
خیلی واضحه. اصلا ( این تصمیم ) فکر کردن نمیخواد.
فکر کردن نداره
چیزی که اینقدر ساده است که نیازی به فکر کردن ندارد
تابلو
بی فکرانه
غیرعاقلانه
سهل الهضم؛ سهل الفهم. سهل الدرک

آشکار - بی نیاز به فکر کردن
بی محتوا
ساده، پرواضح، مبرهن
ساده انگارانه
واضح، روشن
( مثل ) آب خوردن
واضح، روشن، بدیهی، معلوم
فکر کردن نمیخواد
- چیزی ساده که نیاز به فکر کردن کمی داشته باشد
Taking that job over the one I had was a no - brainer
- چیزی که انجام دادن یا فهمیدن آن بسیار ساده باشد
The decision to invest in the energy company was a no - brainer
بدیهی
شکی درش نیست
چیزی که آنقدر واضح است که نیاز به فکر کردن ندارد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس