تصمیم یا انتخابی که انجام آن بسیار آسان است، زیرا نیاز به تفکر کمی یا بدون فکر دارد.
... [مشاهده متن کامل]
چیزی که آشکار یا سرراست است.
مثال؛
با عقل جور در نمی اومد.
it was a no - brainer.
خیلی واضحه. اصلا ( این تصمیم ) فکر کردن نمیخواد.
فکر کردن نداره
چیزی که اینقدر ساده است که نیازی به فکر کردن ندارد
تابلو
تابلو
بی فکرانه
غیرعاقلانه
غیرعاقلانه
سهل الهضم؛ سهل الفهم. سهل الدرک
آشکار - بی نیاز به فکر کردن
بی محتوا
ساده، پرواضح، مبرهن
ساده انگارانه
واضح، روشن
( مثل ) آب خوردن
واضح، روشن، بدیهی، معلوم
فکر کردن نمیخواد
- چیزی ساده که نیاز به فکر کردن کمی داشته باشد
Taking that job over the one I had was a no - brainer
- چیزی که انجام دادن یا فهمیدن آن بسیار ساده باشد
The decision to invest in the energy company was a no - brainer
- چیزی که انجام دادن یا فهمیدن آن بسیار ساده باشد
بدیهی
شکی درش نیست
چیزی که آنقدر واضح است که نیاز به فکر کردن ندارد
شکی درش نیست
چیزی که آنقدر واضح است که نیاز به فکر کردن ندارد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)