nix

/ˈnɪks//nɪks/

معنی: هیچ، هیچ کس، حوری دریایی، رای مخالف دادن، وتو کردن، اصلا، بهیچ وجه
معانی دیگر: (افسانه ی ژرمنی) روح دریایی، شبح آب، (خودمانی) نه، نه خیر، (ندا) بس کن !، بس است !، ایست !، (خودمانی) هیچ، (خودمانی) مخالفت کردن، نفی کردن، پایان دادن، بس کردن، ابدا، به هیچ وجه، (ندا) مخالفم !، اجازه نمی دهم !، رد می کنم !، ردی، امتناع، خودداری، منع کردن

جمله های نمونه

1. nix it, will you!
میشه بس کنی !

2. it cost me absolutely nix
اصلا برایم هیچ خرج نداشت.

3. He worked for nix.
[ترجمه Fahi] او بدون دریافت چیزی کار میکرد
|
[ترجمه محمد شریفی راسخ] اون برای هیچ کار میکند
|
[ترجمه گوگل]او برای nix کار می کرد
[ترجمه ترگمان]او برای nix کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They nixed the idea of filming in Ireland.
[ترجمه Smat] اونها به ایده فیلم برداری در ایرلند رای مخالف دادند ( نه گفتند )
|
[ترجمه Fahi] آنها با ایده فیلمبرداری در ایرلند مخالفت کردند
|
[ترجمه گوگل]آنها ایده فیلمبرداری در ایرلند را رد کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها ایده فیلم برداری در ایرلند را به تعویق انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The film studio nixed her plans to make a sequel.
[ترجمه گوگل]استودیوی فیلمسازی برنامه های او برای ساخت دنباله آن را خنثی کرد
[ترجمه ترگمان]استودیو فیلم برنامه اش را برای ساخت یک دنباله در نظر گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When did you nix out of your office?
[ترجمه گوگل]کی از دفترت بیرون رفتی؟
[ترجمه ترگمان]کی از دفتر تو خارج شدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We quickly nixed the idea of going to the museum.
[ترجمه گوگل]ما به سرعت ایده رفتن به موزه را رد کردیم
[ترجمه ترگمان]به سرعت فکر رفتن به موزه را به یاد آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Evan Mecham was nixing the holiday honoring the Rev.
[ترجمه گوگل]ایوان میخام تعطیلات را به افتخار کشیش جشن می گرفت
[ترجمه ترگمان]اوان Mecham در جشن تجلیل از عالی جناب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The proposal was nixed by council members.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد توسط اعضای شورا رد شد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد توسط اعضای شورا تصویب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It cost me absolutely nix.
[ترجمه گوگل]برای من کاملاً 9 هزینه داشت
[ترجمه ترگمان]برای من خیلی گران تمام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Seen here with its three known moons, Charon, Nix, and Hydra, Pluto is a member of a group of objects that orbit in a disklike zone beyond the orbit of Neptune called the Kuiper belt.
[ترجمه گوگل]پلوتو که در اینجا با سه قمر شناخته شده‌اش، شارون، نیکس و هیدرا دیده می‌شود، عضوی از گروهی از اجرام است که در ناحیه دیسک مانندی فراتر از مدار نپتون به نام کمربند کویپر می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]پلوتو به همراه سه قمر معروف خود، شارون، نیکس و هیدرا، یکی از اعضای گروهی از اجسامی است که در یک منطقه disklike فراتر از مدار نپتون به نام کمربند Kuiper قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But usually little Keogh used to keep nix and call out when he saw her father coming.
[ترجمه گوگل]اما معمولاً کیوگ کوچولو وقتی پدرش را می‌دید، نیکس را نگه می‌داشت و صدا می‌زد
[ترجمه ترگمان]اما معمولا وقتی پدرش را می دید، عادت می کرد که او را بیرون نگه دارد و او را صدا بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Today back to back confronts Nix, Yi Jianlian has not prepared for full obviously.
[ترجمه گوگل]امروز یی جیانلیان پشت سر هم با نیکس روبرو می‌شود، بدیهی است که آمادگی کامل را نداشته است
[ترجمه ترگمان]امروز بازگشت به مصاف با نیکس، یی ها هنوز برای کامل کردن کامل آماده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The bar was offering beer for nix, so I didn't spend a cent the whole evening.
[ترجمه گوگل]بار برای nix آبجو عرضه می کرد، بنابراین من تمام شب را یک سنت خرج نکردم
[ترجمه ترگمان]نه، من تمام شب را حتی یک سنت هم خرج نکردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Father said nix on our plan.
[ترجمه گوگل]پدر گفت نيکس در برنامه ما
[ترجمه ترگمان]پدر گفت نه به نقشه ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هیچ (اسم)
naught, whit, nix, zero, nil, nought

هیچ کس (اسم)
nix

حوری دریایی (اسم)
nix, siren, mermaid, daphne, thetis, water nymph

رای مخالف دادن (فعل)
veto, nix, blackball

وتو کردن (فعل)
nix

اصلا (قید)
ever, none, nix

بهیچ وجه (قید)
nohow, anything, nowise, anywise, noway, at all, nix

انگلیسی به انگلیسی

• no; nothing (slang)
no (slang)
deny; veto (slang)

پیشنهاد کاربران

مثال؛
The boss nixed the idea of a company - wide vacation.
In a conversation about plans, someone might say, “Let’s nix the idea of going out tonight and stay in instead. ”
A producer might say, “We had to nix that scene from the final cut of the movie. ”
- جلوگیری کردن
- متوقف کردن
She nixes all issues that suggest to problem and my brother will not stand up to her".
‏او با تمام مسائلی که مشکل را نشان می دهند مخالفت می کند�.
اینجا یعنی مخالفت کردن
منع کردن، ممنوع کردن
رد کردن یا قبول نکردن

بپرس