nitty gritty


(خودمانی) اصول، مبانی، زیربنا، زیرساخت، شالوده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) the fundamental elements, issues, details, or the like.

انگلیسی به انگلیسی

• basic elements, fundamental parts, important elements (of a specific issue or problem)
the nitty-gritty of a matter, situation, or activity, is the most basic and important aspects or parts of it.

پیشنهاد کاربران

مبتنی بر ، بر مبنای ، بر اساس
مبانی
اصول
the essential substance or details of a matter; basics; crux
اصطلاح عامیانه
اصل مطلب یا کار، لُب مطلب یا کلام
جزئیات اساسی یا اصلی یک موقعیت، وظیفه یا مشکل. اغلب به معنای ورود به جزئیات یا تمرکز بر مهمترین جنبه ها است.
...
[مشاهده متن کامل]

Let's skip the chitchat and get down to the nitty - gritty.
Before we start the project, let’s get into the nitty - gritty of the budget and timeline.
Have we considered all the nitty - gritty details of this proposal?

مهم ترین و اصولی ترین ویژگی های یک چیز.
اصل مطلب، اصل قضیه
سر اصل موضوع رفتن

چم و خم [کار]
Basic facts of a situation
جنبه های مهم

بپرس