1. to get down to the nitty gritty
مبانی و اصول را مورد ملاحظه قرار دادن
2. Where to get the nitty gritty on spicy cheddar grits?
[ترجمه گوگل]از کجا می توان شن و ماسه نیتی را روی بلغورهای چدار تند تهیه کرد؟
[ترجمه ترگمان]در کجا می تواند لوازمی که می تواند برایتان مفید باشد را به هم بخورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Let's get down to the nitty gritty in this discussion.
[ترجمه گوگل]بیایید در این بحث به نکته ی نابخردی بپردازیم
[ترجمه ترگمان]بیایید به لوازمی که در این بحث نیاز داریم برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Histories make men wise; poems nitty ; the mathematics subtile; natural philosophy deep; moral grave; logic and rhetoric able to contend.
[ترجمه گوگل]تاریخ انسان ها را عاقل می کند اشعار نیتی ; ریاضیات ظریف; فلسفه طبیعی عمیق; قبر اخلاقی؛ منطق و بلاغت قادر به مبارزه است
[ترجمه ترگمان]تواریخ، مردم را خردمند، اشعار، ریاضیات، فلسفه طبیعی عمیق، گور اخلاقی، منطق و فصاحت قادر به مدعی ساختن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Let's get down to the nitty - gritty . Who's going to pay for the renovations ?
[ترجمه گوگل]بیایید برسیم به ریزدانه ها چه کسی قرار است هزینه بازسازی را بپردازد؟
[ترجمه ترگمان]بیا بریم به خاک nitty چه کسی تاوان تعمیرات را می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Let's get to the nitty - gritty.
[ترجمه گوگل]بیایید به موضوع نیتی برسیم
[ترجمه ترگمان]بیایید به لوازمی که نیاز داریم برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Cheque books at the ready, pop kids, here comes the nitty gritty.
[ترجمه گوگل]بچههای پاپ، کتابها را آماده بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]کتاب های Cheque در حال حاضر، بچه های پاپ آپ، این کتاب می تواند مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The city's newspapers still attempt to get down to the nitty gritty of investigative journalism.
[ترجمه گوگل]روزنامههای شهر هنوز هم تلاش میکنند تا به داستانهای ناب روزنامهنگاری تحقیقی دست یابند
[ترجمه ترگمان]روزنامه های شهر هنوز تلاش می کنند تا به زمینه کاربردی و کاربردی روزنامه نگاری دست پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I like doing business with people who get right to the nitty - gritty.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم با افرادی تجارت کنم که به درستی به سر و کله زدن می رسند
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم کاری را با افرادی که درست و زبر هستند انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We are agreed in principle so let's now discuss the nitty gritty.
[ترجمه گوگل]ما در اصل موافق هستیم، بنابراین بیایید اکنون در مورد شن و ماسه نیتی بحث کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در اصل با هم توافق کرده ایم، بنابراین اجازه دهید در مورد این که می تواند مفید باشد بحث کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید