nitric

/ˈnaɪtrɪk//ˈnaɪtrɪk/

معنی: دارای نیتروژن با ظرفیت بالا
معانی دیگر: (شیمی) وابسته به یا دارای نیتروژن، نیتروژنی، نیتریک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, containing, or derived from nitrogen.

جمله های نمونه

1. nitric acid is a corrosive liquid
تیزاب آبگونه ای خورنده است.

2. When nitric acid is poured on copper, a brown vapor gives off.
[ترجمه گوگل]هنگامی که اسید نیتریک روی مس ریخته می شود، بخار قهوه ای رنگی خارج می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی اسید نیتریک روی مس ریخته می شود، یک بخار قهوه ای روشن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nitric acid will dissolve most animal tissue.
[ترجمه گوگل]اسید نیتریک اکثر بافت های حیوانی را حل می کند
[ترجمه ترگمان]نیتریک اسید بیشتر بافت های حیوانی را حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The nitric acid solution is then mixed with an organic solvent and the uranium and plutonium are separated from the waste products.
[ترجمه گوگل]سپس محلول اسید نیتریک با یک حلال آلی مخلوط می شود و اورانیوم و پلوتونیوم از مواد زائد جدا می شوند
[ترجمه ترگمان]محلول اسید نیتریک با حلال ارگانیک مخلوط می شود و اورانیوم و پلوتونیوم از محصولات زائد جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The nitric acid assures good electrical conductivity.
[ترجمه گوگل]اسید نیتریک هدایت الکتریکی خوبی را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]نیتریک اسید رسانای خوب الکتریکی را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hydrochloric acid is sometimes replaced by nitric or sulphuric acid.
[ترجمه گوگل]اسید هیدروکلریک گاهی با اسید نیتریک یا سولفوریک جایگزین می شود
[ترجمه ترگمان]اسید Hydrochloric گاهی با اسید نیتریک و اسید سولفوریک جایگزین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Results of the autumn and spring nitric acid measurements are shown in Fig. together with total column ozone data.
[ترجمه گوگل]نتایج اندازه‌گیری‌های اسید نیتریک پاییز و بهار به همراه داده‌های کل ازن ستون در شکل نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج اندازه گیری اسید نیتریک و بهاره در شکل با هم با داده های لایه ازون ستون نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oxyhaemoglobin, a scavenger of nitric oxide, also abolished the relaxations but methaemoglobin had no such effect.
[ترجمه گوگل]اکسی هموگلوبین، یک پاک کننده اکسید نیتریک، نیز آرامش را از بین برد، اما متهموگلوبین چنین تأثیری نداشت
[ترجمه ترگمان]Oxyhaemoglobin، a از نیتریک اکسید، این سرگرمی ها را حذف کرد اما methaemoglobin چنین تاثیری نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The major Billingham-based production includes ammonia, nitric acid, urea and both straight nitrogen and compound fertilizers.
[ترجمه گوگل]عمده تولیدات مبتنی بر بیلینگهام شامل آمونیاک، اسید نیتریک، اوره و هر دو نیتروژن مستقیم و کودهای ترکیبی است
[ترجمه ترگمان]تولید اصلی Billingham شامل آمونیاک، نیتریک اسید، اوره و هم نیتروژن راست و هم کودهای ترکیبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To study the effect of nitric oxide (NO), nitric oxide synthetase(NOS) in the arteriosclerosis(AS) caused by immune vasculitis.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر نیتریک اکسید (NO)، نیتریک اکسید سنتتاز (NOS) در تصلب شرایین (AS) ناشی از واسکولیت ایمنی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر نیتریک اکسید (NO)، نیتریک اکسید نیتریک (NOS)در the ناشی از vasculitis ایمنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In 1953 the first tactical missile using a storable propellant (nitric acid and carbon-hydrogen fuel), the R- was created with a range of 270 km.
[ترجمه گوگل]در سال 1953 اولین موشک تاکتیکی با استفاده از پیشران قابل ذخیره (اسید نیتریک و سوخت کربن-هیدروژن)، R- با برد 270 کیلومتر ساخته شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۳ اولین موشک تاکتیکی با استفاده از سوخت storable (اسید نیتریک و سوخت هیدروژن)، R - با برد ۲۷۰ کیلومتر ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The stuff was like nitric acid.
[ترجمه گوگل]مواد شبیه اسید نیتریک بود
[ترجمه ترگمان]این ماده مثل اسید نیتریک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nitric Oxide Synthase, N-terminal, Rabbit anti-Human, Rat; frozen, IH.
[ترجمه گوگل]نیتریک اکسید سنتاز، ترمینال N، خرگوش ضد انسان، موش صحرایی منجمد، آی اچ
[ترجمه ترگمان]اکسید نیتریک: synthase، N - terminal، Rabbit -، frozen؛ frozen
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To understand the effect of nitric oxide (NO) on the formation of hyperdynamic circulatory syndrome (HCS) and the influence of level of NO on HCS.
[ترجمه گوگل]هدف برای درک اثر اکسید نیتریک (NO) بر تشکیل سندرم گردش خون هیپردینامیک (HCS) و تأثیر سطح NO بر HCS
[ترجمه ترگمان]هدف برای درک اثر نیتریک اکسید (NO)بر روی تشکیل سندرم گردش خون hyperdynamic (HCS)و تاثیر سطح NO بر روی HCS
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دارای نیتروژن با ظرفیت بالا (صفت)
nitric

انگلیسی به انگلیسی

• of or containing nitrogen (chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس