niter


معنی: نیترات سدیم، شوره اشنان
معانی دیگر: (شیمـی)، رجوع شود به: potassium nitrate

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a whitish salt, potassium nitrate or sodium nitrate, used in gunpowder or fertilizer; saltpeter.

جمله های نمونه

1. Objective:The research niter benzene puts down to the recovery period fluorine acetamide is poisoned patient's electroencephalogram influence.
[ترجمه گوگل]هدف: پژوهش نیتر بنزن در دوره نقاهت استامید فلوئور تحت تأثیر الکتروانسفالوگرام بیمار مسموم است
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق درباره بنزن به دوره بازیابی، فلویور، تاثیر منفی بیمار سمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Since the major raw material of gunpowder niter is as white as snow, Arabians called gunpowder "Chinese Snow"and "Chinese Salt".
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ماده خام اصلی نیتر باروت مانند برف سفید است، عرب ها باروت را «برف چینی» و «نمک چینی» می نامیدند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مواد خام اصلی باروت به سفیدی برف سفید است، عربی \"برف چینی\" و \"نمک چینی\" نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Later, people made up black gunpowder with niter, sulfur and charcoal of certain proportions on the basis of the formula.
[ترجمه گوگل]بعدها، مردم بر اساس فرمول، باروت سیاه را با نیتر، گوگرد و زغال چوب با نسبت های معین درست کردند
[ترجمه ترگمان]بعدا، مردم باروت سیاه را با niter، گوگرد و زغال از نسبت های خاص بر پایه فرمول ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. MethodsUses ties up the two-sided arterial carotids communist anterior repeatedly, simultaneously the abdominal cavity injection niter Punter's method duplicates the VD big mouse model.
[ترجمه گوگل]MethodsUses پیوندهای دو طرفه شریانی کاروتید قدامی کمونیست به طور مکرر، به طور همزمان تزریق حفره شکمی نیتر روش Punter تکرار مدل VD بزرگ موش
[ترجمه ترگمان]MethodsUses پیوند دو طرفه communist carotids قدامی را به طور مکرر ایجاد می کند، همزمان با روش تزریق حفره شکمی، روش تزریق حفره شکمی، مدل موش بزرگ VD را تکرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A fluid fertilizer made of various nutritive elements and complex niter - phenol potassium salt is introduced.
[ترجمه گوگل]یک کود مایع ساخته شده از عناصر مغذی مختلف و نمک پیچیده نیتر - فنل پتاسیم معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک کود مایع ساخته شده از عناصر غذایی مختلف و ترکیب پیچیده niter - فنول مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This gang of Huang Yan rains when the day namely becomes the niter acid rain.
[ترجمه گوگل]این باند هوانگ یان زمانی می بارد که روز یعنی باران اسیدی نیتر می شود
[ترجمه ترگمان]این گروه از Huang یان باران در روزی که به باران اسیدی تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this paper, techniques on how to improve the detonation performance of non-TNT ammonia niter powder explosive are discussed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تکنیک‌هایی در مورد چگونگی بهبود عملکرد انفجار ماده منفجره پودر آمونیاک نیتر غیر TNT مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، تکنیک هایی در مورد چگونگی بهبود عملکرد انفجار مواد منفجره powder آمونیاک غیر TNT مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیترات سدیم (اسم)
niter, nitre

شوره اشنان (اسم)
niter, nitre

انگلیسی به انگلیسی

• white crystalline salt used in the manufacture of gunpowder and fertilizer (i.e. sodium nitrate and potassium nitrate)

پیشنهاد کاربران

بپرس