🔸 معادل فارسی:
در نطفه خفه کردن / جلوی چیزی را از همان ابتدا گرفتن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – کنترل ) :**
به معنای متوقف کردن یک مشکل یا وضعیت قبل از اینکه رشد کند یا جدی شود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The manager nipped the conflict in the bud.
مدیر دعوا را در نطفه خفه کرد.
2. ** ( محاوره ای – روزمره ) :**
برای اشاره به جلوگیری سریع از یک رفتار یا مشکل کوچک.
مثال: Parents should nip bad habits in the bud.
والدین باید عادت های بد را از همان ابتدا متوقف کنند.
3. ** ( ادبی – تصویری ) :**
تصویر از باغبانی: وقتی غنچه ی گل را قبل از شکوفه زدن می چینند تا رشد نکند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
stop early – prevent – quash – suppress – cut off – halt – stifle
در نطفه خفه کردن / جلوی چیزی را از همان ابتدا گرفتن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – کنترل ) :**
به معنای متوقف کردن یک مشکل یا وضعیت قبل از اینکه رشد کند یا جدی شود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The manager nipped the conflict in the bud.
مدیر دعوا را در نطفه خفه کرد.
2. ** ( محاوره ای – روزمره ) :**
برای اشاره به جلوگیری سریع از یک رفتار یا مشکل کوچک.
مثال: Parents should nip bad habits in the bud.
والدین باید عادت های بد را از همان ابتدا متوقف کنند.
3. ** ( ادبی – تصویری ) :**
تصویر از باغبانی: وقتی غنچه ی گل را قبل از شکوفه زدن می چینند تا رشد نکند.
________________________________________
🔸 مترادف ها: