nipper

/ˈnɪpər//ˈnɪpə/

معنی: چنگال، فندق شکن، قند شکن گاز انبری
معانی دیگر: نیشگون گیر، گاز گیر، میان فشار، (جمع) گازانبر، انبردست، (خرچنگ) چنگال، قیچی، انبرک، (پزشکی) فورسپس، (انگلیس - عامیانه) پسر بچه، منگنه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something or someone that nips.

(2) تعریف: (usu. pl.) a tool or device for gripping, pinching, or clipping off.

جمله های نمونه

1. He's a cheeky little nipper.
[ترجمه گوگل]او یک نی نی کوچولوی گستاخ است
[ترجمه ترگمان]اون یک گستاخ کوچولو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nippers came out of the psycho-social lives of children.
[ترجمه گوگل]نیپرها از زندگی روانی - اجتماعی کودکان بیرون آمدند
[ترجمه ترگمان] nippers از زندگی روانی بچه ها بیرون اومده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I tell you, they're nippers.
[ترجمه گوگل]من به شما می گویم، آنها نیپر هستند
[ترجمه ترگمان] بهت که میگم، اونا سینه هاشون هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The nippers, they love me.
[ترجمه گوگل]نیپرها، آنها من را دوست دارند
[ترجمه ترگمان] سینه هام، اونا منو دوست دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The writer analyses the influence of nipper innovation on dropping and combing, and the change of top comb location on combers is analysed too.
[ترجمه گوگل]نویسنده تأثیر نوآوری نیپر را بر روی انداختن و شانه زدن تجزیه و تحلیل می کند و تغییر مکان شانه بالایی روی شانه ها نیز تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]نویسنده تاثیر نوآوری nipper بر روی انداختن و شانه کردن را تجزیه و تحلیل می کند، و تغییر مکان بالای شانه بر روی ولگردان نیز تحلیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Nipper is the safe way to remove the plastic stops on the ends of IC tubes.
[ترجمه گوگل]Nipper راه ایمن برای برداشتن پایه های پلاستیکی در انتهای لوله های آی سی است
[ترجمه ترگمان]The روش ایمن برای حذف توقف پلاستیک در انتهای لوله های IC است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our Cuticle and Nail Nippers are made of finest quality steel and then crafted to perfection so that every Nipper gives satisfactory performance.
[ترجمه گوگل]کوتیکول و ناخن گیر ما از بهترین فولاد با کیفیت ساخته شده و سپس به شکلی عالی ساخته شده اند تا هر نیپر عملکرد رضایت بخشی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]cuticle و Nail ما از بهترین فولاد با کیفیت ساخته شده اند و سپس به کمال رسیده اند تا هر nipper عملکرد رضایت بخشی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pretty smart for a nipper of seven, eh?'
[ترجمه گوگل]خیلی باهوش برای یک نیپر هفت ساله، نه؟
[ترجمه ترگمان]خیلی باهوشه برای یه nipper ۷ ساله، نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dynamic stability analysis of nipper mechanism on comber is implemented in a parameter plane proposed, in order to improve the motion stability of nipper mechanism.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل پایداری دینامیکی مکانیزم نیپک روی شانه در یک صفحه پارامتر پیشنهادی به منظور بهبود پایداری حرکت مکانیسم نیپر اجرا شده است
[ترجمه ترگمان]آنالیز پایداری دینامیکی مکانیزم nipper در comber در یک صفحه پارامتری اجرا می شود تا ثبات حرکت مکانیزم nipper را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Brassiere, Panty, Girdle, Waist Nipper, Body Suit, Night Wear, Body Shaping Foundation, Trunks for Men, Socks, All kinds of Underwear.
[ترجمه گوگل]سینه بند، شورت، کمربند، کمربند، کت و شلوار بدن، لباس شب، فرم بدن، تنه مردانه، جوراب، انواع لباس زیر
[ترجمه ترگمان]Brassiere، panty، Girdle، کمر بندی کمر، کت و شلوار، لباس شب، trunks برای مردان، جوراب، همه انواع of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With these words, Susan Nipper, in a transport of coercion, made a charge at her young ward, and swept her out of the room.
[ترجمه گوگل]با این سخنان، سوزان نیپر، در یک حمل و نقل اجباری، به بخش جوانش حمله کرد و او را از اتاق بیرون برد
[ترجمه ترگمان]با این کلمات، سوزان nipper، در یک وسیله اضطرار، او را مسئول بخش her کرد و او را از اتاق بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Miss Nipper received that proof of her confidence, as well as the prospect of their free association for the future, rather coldly, and was anything but enthusiastic in her demonstrations of joy.
[ترجمه گوگل]دوشیزه نیپر آن مدرک اعتماد به نفس خود و همچنین دورنمای ارتباط آزادانه آنها برای آینده را نسبتاً سرد دریافت کرد و در تظاهرات شادی خود هر چیزی جز مشتاق بود
[ترجمه ترگمان]دوشیزه nipper دلیل اعتماد و اعتماد او را دریافت، و به همان اندازه که دورنمای شرکت آزاد آن ها برای آینده، به سردی و با شور و شوق او در او به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was with extreme difficulty that Nipper, the black-eyed, who looked on steadfastly, contained herself at this crisis, and until the subsequent departure of Mrs Chick.
[ترجمه گوگل]با سختی شدید نیپر، سیاه‌چشم، که ثابت نگاه می‌کرد، خود را در این بحران مهار کرد و تا زمانی که خانم چیک رفت
[ترجمه ترگمان]با اشکال فراوان، چشمان سیاه، که بی آن که چشم به چشم دوخته باشد، در این بحران بود، و تا حرکت بعدی خانم کوچولو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Waist Nipper, Body Suit, Night Wear, Body Shaping Foundation, Trunks for Men, Socks, All kinds of Underwear.
[ترجمه گوگل]کمربند، کت و شلوار بدن، لباس شب، فرم بدن، تنه مردانه، جوراب، انواع لباس زیر
[ترجمه ترگمان]کمر: کمر، کت و شلوار، کت و شلوار شب، trunks برای مردان، جوراب، همه جور of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I'm not ever going to forget what you've done for the nippers.
[ترجمه گوگل]من هرگز فراموش نمی کنم که تو برای نیپرها چه کردی
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت فراموش نمی کنم که تو چه کارهایی برای سینه هات انجام دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چنگال (اسم)
paw, grain, fork, claw, clutch, prong, pitchfork, nail, talon, cleft, rake, nipper

فندق شکن (اسم)
cracker, nutcracker, nippers, nipper

قند شکن گاز انبری (اسم)
nipper

تخصصی

[نساجی] نپیر - تیغه نگهدارنده یک سر الیاف جهت شانه زدنی در ماشین شانه

انگلیسی به انگلیسی

• anything that nips or pinches; young child (british slang); claw of a crustacean, pincher
a nipper is a child; an old-fashioned, informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس