nip and tuck

/ˈnɪpəndˈtək//nɪpəndtʌk/

معنی: پهلو به پهلو
معانی دیگر: (مسابقه یا عمل و غیره) دارای عاقبت نا معلوم، دارای نیرو یا امتیاز تقریبا برابر، تقریبا برابر

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: very close; almost even, as in a race.
مشابه: close

- The two horses were nip and tuck until the finish line.
[ترجمه گوگل] دو اسب تا خط پایان در حال چرخش بودند
[ترجمه ترگمان] دو اسب nip و tuck تا آخر خط ایستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. It was nip and tuck as to who would win the playoffs, but Denver's determination helped them to beat a tough Washington team.
[ترجمه گوگل]در مورد اینکه چه کسی در پلی آف پیروز می شود، نمی دانستند، اما عزم دنور به آنها کمک کرد تا یک تیم سخت واشنگتن را شکست دهند
[ترجمه ترگمان]اما تیم دنور به آن ها کمک کرد تا تیم سرسخت واشنگتن را شکست دهند اما تصمیم دنور به آن ها کمک کرد تا تیم سرسخت واشنگتن را شکست دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I suspect she's had a nip and tuck to look like that at her age.
[ترجمه گوگل]من گمان می‌کنم که او در سن و سالش اینطور به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]گمان می کنم در سن و سال او یک nip و tuck داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fourth quarter was nip and tuck, but the Bulls won 92-90.
[ترجمه گوگل]کوارتر چهارم کم کم بود، اما بولز با نتیجه 92-90 پیروز شد
[ترجمه ترگمان]فصل چهارم یک چهارم نهایی شد، اما گاوها ۹۲ - ۹۲ برنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was nip and tuck as to which boat would reach port first.
[ترجمه گوگل]مشخص بود که کدام قایق ابتدا به بندر می رسد
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که اول قایق به بندر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rab won the first game; nip and tuck, not much in it; to lose the next.
[ترجمه گوگل]رب در اولین بازی پیروز شد نیش و فشار دادن، نه چیز زیادی در آن برای از دست دادن بعدی
[ترجمه ترگمان]بازی اول برنده بازی اول است، nip و تاک، نه زیاد، برای از دست دادن آینده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was nip and tuck up to 7-7 before Best opened up a 12-9 lead.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بست برتری 12-9 را باز کند، نتیجه 7-7 بود
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه این فیلم به شکل ۹ - ۹ برسد، تا ۷ - ۷ پیش از این که برنده شود، ۷ - ۷ بالا رفت و آمد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was a nip and tuck race right to the finish line.
[ترجمه گوگل]این یک مسابقه نیش و چنگ زدن درست تا خط پایان بود
[ترجمه ترگمان]این یک nip و race بود که به خط پایان منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's nip and tuck whether he'll finish the job in time or not.
[ترجمه گوگل]این که آیا او کار را به موقع تمام می کند یا نه، بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]باید این کار را به موقع انجام دهد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nip and Tuck Your Images for a Sexier You!
[ترجمه گوگل]عکس‌های خود را برای جذاب‌تر کردن خود جمع کنید!
[ترجمه ترگمان]مشروب و Tuck، Images برای a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The two runners nip and tuck all the way.
[ترجمه گوگل]دو دونده تمام مسیر را نیش می زنند و می کشند
[ترجمه ترگمان]این دوتا از این طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The two salesmen fought nip and tuck for the contract all the way.
[ترجمه گوگل]دو فروشنده در تمام طول راه برای قرارداد با هم دعوا کردند
[ترجمه ترگمان]دو فروشنده هم برای بستن قرارداد و بستن قرارداد با هم دعوا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The presidential contest is nip and tuck.
[ترجمه گوگل]رقابت‌های ریاست‌جمهوری در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]رقابت ریاست جمهوری در حال گاز گرفتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The election was a nip and tuck affair.
[ترجمه گوگل]انتخابات یک اتفاق تلخ بود
[ترجمه ترگمان]انتخابات یک nip و tuck بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He won nip and tuck.
[ترجمه گوگل]او برنده شد و نیش
[ترجمه ترگمان] اون برنده و \"تاک\" میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پهلو به پهلو (اسم)
nip and tuck

انگلیسی به انگلیسی

• neck and neck; not decisive as to outcome

پیشنهاد کاربران

Neck and neck : دوشادوش - شانه به شانه
ریشه : از مسابقات اسب دوانی ریشه گرفته ، وقتی دو اسب سوار خیلی رقابت تنگاتنگی دارند .
در انتخابات هم که رقابتها فشرده است استفاده میشه .
معنی تحت الفظی : درز گرفتن و تا زدن
...
[مشاهده متن کامل]

در جراحی زیبایی که پوست چروک را می کشند تا چروکها صاف بشه ، ( استعاره از پارچه ) ، هم استفاده میشه .

This phrase is often used to describe a type of plastic surgery that involves making small changes to improve one’s appearance, typically through procedures such as facelifts, breast augmentations, or liposuction. The term “nip and tuck” refers to the precise nature of these procedures, which involve small incisions and sutures.
...
[مشاهده متن کامل]

نوعی از جراحی پلاستیک که شامل ایجاد تغییرات کوچک برای بهبود ظاهر فرد می شود،
معمولاً از طریق روش هایی مانند لیفت صورت، بزرگ کردن سینه یا لیپوساکشن.
این اصطلاح به ماهیت دقیق این روش ها اشاره دارد که شامل برش ها و بخیه های کوچک است.
مثال؛
She’s had a few nip and tuck procedures to maintain her youthful appearance.
In a discussion about cosmetic surgery, a person might comment, “Nip and tuck procedures have become increasingly popular in recent years. ”
A plastic surgeon might explain, “Nip and tuck surgeries are often performed on an outpatient basis, with minimal recovery time. ”

nip and tuck
nip and tuck ( noun ) =جراحی پلاستیک صورت جراحی صورت ( برای زیبایی )
مثال :
Lots of exercise keeps her in shape and the nip and tuck helps.
ورزش های زیاد کمک می کند او رو فرم بماند و جراحی پلاستیک صورت هم کمک می کند.
رقابت تنگاتنگ و شانه به شانه

بپرس