- I think my chances of getting into a top university are nil.
[ترجمه گوگل] فکر می کنم شانس من برای ورود به یک دانشگاه برتر صفر است [ترجمه ترگمان] من فکر می کنم شانس من برای وارد شدن به یک دانشگاه برتر صفر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We had next to nil during the war.
[ترجمه گوگل] در زمان جنگ تقریباً صفر بودیم [ترجمه ترگمان] در طول جنگ هیچ nil نداشتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Visibility on that day was nil, and flying was out of the question.
[ترجمه گوگل] دید در آن روز صفر بود و امکان پرواز وجود نداشت [ترجمه ترگمان] دامنه دید در آن روز، صفر بود و پرواز از این سوال نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The new machine reduced labour costs to almost nil.
[ترجمه گوگل]ماشین جدید هزینه های نیروی کار را تقریباً به صفر کاهش داد [ترجمه ترگمان]ماشین جدید هزینه های نیروی کار را تقریبا به صفر کاهش داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We can win the rubber games to nil or -
[ترجمه گوگل]ما می توانیم بازی های لاستیکی را به صفر ببریم یا - [ترجمه ترگمان]ما می توانیم بازی های لاستیکی را به صفر واگذار کنیم یا - - [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She claims that the operating risks are virtually nil.
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که ریسک های عملیاتی تقریباً صفر است [ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که خطرات عملیاتی عملا صفر هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Our team won by two goals to nil.
[ترجمه Sara] تیم ما دو بر صفر پیروز شد.
|
[ترجمه گوگل]تیم ما با دو گل به پیروزی رسید [ترجمه ترگمان]تیم ما دو گل به صفر رساند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The final score was three nil/nothing .
[ترجمه Sara] امتیاز نهایی سه بر صفر بود.
|
[ترجمه گوگل]امتیاز نهایی سه صفر/هیچ بود [ترجمه ترگمان]امتیاز نهایی سه صفر یا هیچ بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our team won the game three nil.
[ترجمه گوگل]تیم ما در این بازی سه بر صفر برد [ترجمه ترگمان] تیم ما سه بار بازی رو برنده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The final score was Southampton two,[Sentence dictionary] Leeds United nil.
[ترجمه گوگل]امتیاز نهایی ساوتهمپتون دو، [فرهنگ جملات] لیدز یونایتد صفر بود [ترجمه ترگمان]آخرین امتیاز، Southampton two بود [ لغت نامه حکم ] لیدز یونایتد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Their legal rights are virtually nil.
[ترجمه گوگل]حقوق قانونی آنها تقریباً صفر است [ترجمه ترگمان]حقوق قانونی آن ها عملا صفر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The doctors rated her chances as nil .
[ترجمه گوگل]پزشکان شانس او را صفر ارزیابی کردند [ترجمه ترگمان]دکترها به عنوان صفر شانس او را ارزیابی می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Commitment to this issue is absolutely nil.
[ترجمه گوگل]تعهد به این موضوع مطلقاً صفر است [ترجمه ترگمان]تعهد به این مساله کاملا صفر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Last night they drew nil, nil at Nottingham Forest.
[ترجمه گوگل]دیشب آنها در ناتینگهام فارست به تساوی صفر و صفر رسیدند [ترجمه ترگمان]دیشب هیچ صفر وجود نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the second, where worker turnover is almost nil, down time amounts to three percent.
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، جایی که گردش مالی کارگران تقریباً صفر است، زمان از کار افتادگی به سه درصد می رسد [ترجمه ترگمان]در مرحله دوم، که گردش کار کارگری تقریبا صفر است، زمان به سه درصد می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This time a three nil defeat at the hands of Wimbledon.
[ترجمه گوگل]این بار یک شکست سه صفر از ویمبلدون [ترجمه ترگمان]این بار یک شکست صفر در دستان ویمبلدون [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The final score Oxford nil, Forest nil.
[ترجمه گوگل]امتیاز نهایی آکسفورد صفر، جنگل صفر [ترجمه ترگمان]امتیاز نهایی آکسفورد صفر است، جنگل Forest [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. My boredom threshold is next to nil.
[ترجمه گوگل]آستانه کسالت من نزدیک به صفر است [ترجمه ترگمان] آستانه کسالت من در برابر صفر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• zero; nothing nil means the same as nought; used especially in the scores of sports games. if you say that something is nil, you mean that it does not exist at all.
پیشنهاد کاربران
دوستان تنها در هنگام گزارش امتیاز در مسابقات ورزشی، بجای صفر از nil استفاده میشه. در گفتن سال ها، آدرس ها، زمان و دما از o استفاده میشه. در سایر موارد هم از zero استفاده میشه.
nil /nul از نظر ریشه شناسی به معنای هیچ/صفر/تهی هست. مثال: Annul Nullify Nullification Null and void Nullity Nil Nihilism Nihilist Nihilistic Annihilate Annihilation Ex nihilo