1. Her latest play is a nihilistic vision of the world of the future.
[ترجمه گوگل]آخرین نمایشنامه او دیدگاهی نیهیلیستی از جهان آینده است
[ترجمه ترگمان]آخرین بازی او تصویر nihilistic از جهان آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آخرین بازی او تصویر nihilistic از جهان آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She exhibited none of the narcissistic and nihilistic tendencies of her peers.
[ترجمه گوگل]او هیچ یک از تمایلات خودشیفتگی و نهیلیستی همسالانش را نشان نداد
[ترجمه ترگمان]او هیچ یک از خودشیفتگی و تمایلات nihilistic همسالان خود را نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هیچ یک از خودشیفتگی و تمایلات nihilistic همسالان خود را نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The prime example is the Dada movement, whose nihilistic work is now admired for qualities of imagination.
[ترجمه گوگل]نمونه بارز آن جنبش دادا است که کار نیهیلیستی آن اکنون به دلیل ویژگی های تخیل مورد تحسین قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]نمونه اصلی جنبش Dada است که کار nihilistic در حال حاضر به خاطر کیفیت تخیل مورد تحسین قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمونه اصلی جنبش Dada است که کار nihilistic در حال حاضر به خاطر کیفیت تخیل مورد تحسین قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And there's some nihilistic glint in the depths of those blue eyes.
[ترجمه گوگل]و در اعماق آن چشمان آبی درخشش نیهیلیستی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]و در اعماق آن چشمان آبی، برق nihilistic وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و در اعماق آن چشمان آبی، برق nihilistic وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ancient parody was free of any nihilistic denial.
[ترجمه گوگل]تقلید باستانی عاری از هرگونه انکار نیهیلیستی بود
[ترجمه ترگمان] مسخره بودن خیلی از این بی nihilistic بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مسخره بودن خیلی از این بی nihilistic بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Yet, in the perception of the secular life, nihilistic ide as show through.
[ترجمه گوگل]با این حال، در ادراک زندگی سکولار، ایده نیهیلیستی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در درک زندگی سکولار، nihilistic از طریق آن به نمایش گذاشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، در درک زندگی سکولار، nihilistic از طریق آن به نمایش گذاشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Shane West pulls off a nihilistic punk just about as well as I pull off sultry seductress.
[ترجمه گوگل]شین وست یک پانک نیهیلیستی را درست به همان اندازه که من یک زن اغواگر خشمگین را کنار می کشم
[ترجمه ترگمان]همین طور که من از این زن فریبنده sultry بیرون می کشم، شین غرب یه پانک بی آی رو از پا در میاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همین طور که من از این زن فریبنده sultry بیرون می کشم، شین غرب یه پانک بی آی رو از پا در میاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What made it self-wounding, even nihilistic, was that Pakistan, by asserting a new Arabized Islamic identity, rejected its own local and regional culture.
[ترجمه گوگل]چیزی که آن را به خود زخمی و حتی پوچ گرایانه تبدیل کرد، این بود که پاکستان با بیان هویت اسلامی عربی شده جدید، فرهنگ محلی و منطقه ای خود را رد کرد
[ترجمه ترگمان]آنچه که باعث زخمی شدن خود، حتی nihilistic شد، این بود که پاکستان با تاکید بر هویت جدید اسلامی، فرهنگ محلی و منطقه ای خود را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنچه که باعث زخمی شدن خود، حتی nihilistic شد، این بود که پاکستان با تاکید بر هویت جدید اسلامی، فرهنگ محلی و منطقه ای خود را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The contributors here seem instead keen to zoom in on and ferment nihilistic tendencies, through bleak but listenable insights.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که مشارکتکنندگان در اینجا درعوض مایلند از طریق بینشهای تیره و تار اما شنیدنی، روی گرایشهای نیهیلیستی بزرگنمایی کنند و آنها را تقویت کنند
[ترجمه ترگمان]این کمک کنندگان در اینجا به نظر می رسد که علاقه مند به زوم کردن و تخمیر گرایش ها nihilistic، از طریق نگرش های bleak اما listenable هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کمک کنندگان در اینجا به نظر می رسد که علاقه مند به زوم کردن و تخمیر گرایش ها nihilistic، از طریق نگرش های bleak اما listenable هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A style ( 1915 -- 1925 ) with anti rational approach and nihilistic, absurdist, and incongrous theme.
[ترجمه گوگل]سبکی (1915-1925) با رویکردی ضد عقلانی و مضمونی نهیلیستی، پوچ گرایانه و ناسازگار
[ترجمه ترگمان]یک سبک (۱۹۱۵ - - ۱۹۲۵)با رویکرد anti و nihilistic، absurdist و incongrous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سبک (۱۹۱۵ - - ۱۹۲۵)با رویکرد anti و nihilistic، absurdist و incongrous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A style ( 1915 -- 1925 ) with anti rational approach and nihilistic, absurdist, and incongrous themes.
[ترجمه گوگل]سبکی (1915-1925) با رویکرد ضد عقلانی و مضامین نیهیلیستی، پوچ گرایانه و نامتجانس
[ترجمه ترگمان]یک سبک (۱۹۱۵ - - ۱۹۲۵)با رویکرد anti و nihilistic، absurdist و incongrous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سبک (۱۹۱۵ - - ۱۹۲۵)با رویکرد anti و nihilistic، absurdist و incongrous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Shanghai Baby is polarized, a product of post - colonialism, decadent yet practical - minded, and nihilistic to the core.
[ترجمه گوگل]شانگهای بیبی قطبی شده است، محصول پسا استعمار، منحط و در عین حال عملی است، و تا هسته پوچ گرا است
[ترجمه ترگمان]کودک شانگهای قطبی شده، محصولی از بعد از استعمار، منحط، هنوز عملی، و nihilistic به هسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودک شانگهای قطبی شده، محصولی از بعد از استعمار، منحط، هنوز عملی، و nihilistic به هسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید