nighttime

/ˈnaɪtˌtaɪm//ˈnaɪtˌtaɪm/

معنی: شب، شبانگاه
معانی دیگر: شب تا صبح، غروب تا سحر، شب هنگام، شبگاه، شبانگاه یعنی ازمغرب تاسپیده دم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the time between sunset and dawn.
متضاد: light
مشابه: dark

جمله های نمونه

1. animals that hunt in the nighttime
جانورانی که شب هنگام به شکار می روند

2. During the riots last year, the nighttime patrol force was beefed up with volunteers.
[ترجمه گوگل]در جریان ناآرامی های سال گذشته، نیروهای گشت شبانه با داوطلبان تقویت شدند
[ترجمه ترگمان]در طی شورش ها در سال گذشته، نیروی گشت شبانه با داوطلبان تشدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On the starry nighttime side of human consciousness, myth still lives and reigns.
[ترجمه گوگل]در سمت پرستاره شبانه آگاهی انسان، اسطوره هنوز زنده است و سلطنت می کند
[ترجمه ترگمان]در طرف شب پر ستاره آگاهی انسان، افسانه همچنان زندگی می کند و حکومت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A typical nighttime movement like rolling over can irritate the inflamed joints and awaken the sleeper.
[ترجمه گوگل]یک حرکت معمولی شبانه مانند غلت زدن می تواند مفاصل ملتهب را تحریک کرده و فرد خواب را بیدار کند
[ترجمه ترگمان]یک حرکت شبانه معمولی مانند غلت زدن می تواند مفاصل ملتهب را تحریک کرده و خفته را بیدار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The resulting pain can cause a nighttime awakening.
[ترجمه گوگل]درد ناشی از آن می تواند باعث بیداری شبانه شود
[ترجمه ترگمان]درد حاصل می تواند منجر به بیدار شدن شبانه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The nighttime cold had a new bite.
[ترجمه گوگل]سرمای شبانه نیش تازه ای داشت
[ترجمه ترگمان]سرما شبانه یک گاز جدید به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nighttime smells, nighttime sights and sounds as well.
[ترجمه گوگل]بوهای شبانه، مناظر و صداهای شبانه نیز همینطور
[ترجمه ترگمان]بوی عطر و مناظر شبانه و صداها هم به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We were out of phase with the usual nighttime crowd.
[ترجمه گوگل]ما با شلوغی معمول شبانه خارج از فاز بودیم
[ترجمه ترگمان]ما با ازدحام مردم عادی از مرحله خارج شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What do people do at nighttime?
[ترجمه گوگل]مردم در شب چه می کنند؟
[ترجمه ترگمان]مردم در شب چه می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And nighttime, he is not sleep in regular bed.
[ترجمه گوگل]و شب، او در تخت معمولی نمی خوابد
[ترجمه ترگمان] و یه شب، توی تخت معمولی نمی خوابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nighttime temperatures dipped below freezing.
[ترجمه گوگل]دمای شبانه به زیر صفر رسید
[ترجمه ترگمان]دمای هوا در زیر صفر درجه کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The adjustable IR illuminator provides nighttime and low-light video surveillance, illuminating distances from 100 to 660 feet.
[ترجمه گوگل]روشن‌کننده IR قابل تنظیم، نظارت تصویری در شب و در نور کم را فراهم می‌کند و فواصل 100 تا 660 فوت را روشن می‌کند
[ترجمه ترگمان]The IR قابل تنظیم، نظارت ویدیویی شبانه و کم نور را فراهم می کند، فواصل را از ۱۰۰ تا ۶۶۰ پا تشخیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Finally, apply Time Defiance Nighttime Renewal Creme or Lotion according to your skin type.
[ترجمه گوگل]در نهایت کرم یا لوسیون تایم دیفیانس نایت تایم رینیوال را با توجه به نوع پوست خود بمالید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، درخواست زمان Defiance یا Lotion را مطابق با نوع پوست خود اعمال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Valerian Nighttime contains lemon balm extract to soothe the stomach before bedtime.
[ترجمه گوگل]والرین نایت تایم حاوی عصاره بادرنجبویه برای تسکین معده قبل از خواب است
[ترجمه ترگمان]Valerian Nighttime حاوی عصاره لیمو برای تسکین شکم قبل از خوابیدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And as I gradually learned, nighttime hours are not the same as daytime hours when you live in a monophasic world.
[ترجمه گوگل]و همانطور که به تدریج آموختم، ساعات شب با ساعات روز که در دنیای تک فازی زندگی می کنید یکسان نیست
[ترجمه ترگمان]و همانطور که به تدریج یاد گرفتم، ساعات شب مانند ساعات روز وقتی که در دنیای monophasic زندگی می کنید، نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شب (اسم)
evening, night, eve, nighttime, nox

شبانگاه (اسم)
nighttime, nightfall

انگلیسی به انگلیسی

• time between evening and morning, night
night-time is the part of the day between the time when it gets dark and the time when it gets light again.

پیشنهاد کاربران

مثال:
I witnessed the pleas of an army officer who wanted to join the nighttime operations of Martyr Chamran’s jihadi groups.
من شاهد التماسهای یک افسر ارتشی بودم که می خواست به عملیاتهای �شبانه� گروه جهادی شهید چمران بپیوندد.
شبها
شبانگاە، شب هنگام
شب هنگام، زمان تاریکی میان غروب تا طلوع
شبانگاه

بپرس