night watch

/ˈnaɪtˈwɑːtʃ//naɪtwɒtʃ/

شبگرد، پاسدار شبانه، نگهبان شبانه، شبگردی، پاسداری شبانه، نگهبان شبانه شبگردی، پاسداری شبانه زمان پاسداری شبانه، نوبت شبگردی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a watch or guard occurring during the night.

(2) تعریف: the guard or guards keeping this watch.

(3) تعریف: (usu. pl.) any of the periods of guarding into which the night was divided in ancient times.

جمله های نمونه

1. The night watch comes on duty soon.
[ترجمه گوگل]نگهبان شب به زودی خدمت می کند
[ترجمه ترگمان]نگهبانان شب به زودی کشیک خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Whilst others were only allowed to keep the night watch once each week, Nicholas undertook it three times.
[ترجمه گوگل]در حالی که دیگران فقط یک بار در هفته مجاز به نگهبانی در شب بودند، نیکلاس سه بار این کار را انجام داد
[ترجمه ترگمان]در مواقعی که دیگران فقط اجازه داشتند هر هفته کشیک دهند، نیکلای سه بار آن را به عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Vance, you're detailed to the night watch.
[ترجمه گوگل]ونس، تو دقیق به نگهبان شبانه هستی
[ترجمه ترگمان]ونس \"، تو جزئیات ساعت شب\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was the third hour of the night watch.
[ترجمه گوگل]ساعت سوم نگهبانی شب بود
[ترجمه ترگمان]ساعت سوم کشیک شب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our hand torches for the night watch began to break down.
[ترجمه گوگل]مشعل های دستی ما برای ساعت شب شروع به خراب شدن کردند
[ترجمه ترگمان]دست ما برای نگهبانی شب به هم خورد و از هم جدا شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There followed the strangest and most memorable night watch of my seagoing experience.
[ترجمه گوگل]عجیب ترین و به یاد ماندنی ترین دیده بان شبانه تجربه دریایی من در آنجا دنبال شد
[ترجمه ترگمان]عجیب ترین و شگفت انگیزترین شیفت شب را دنبال کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's the start of my night watch on Pangaea.
[ترجمه گوگل]این شروع ساعت شبانه من در پانگایا است
[ترجمه ترگمان]این آغاز شب کشیک من در Pangaea است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Third Night Watch the dialogue started in the virtual world.
[ترجمه گوگل]دیالوگ تماشای شب سوم در دنیای مجازی آغاز شد
[ترجمه ترگمان]شب سوم گفت و گو در دنیای مجازی آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The night watch relieved the day watch at 6 p. m.
[ترجمه گوگل]ساعت 6 بعدازظهر، نگهبانی روز را راحت کرد متر
[ترجمه ترگمان]ساعت شب ساعت شش بعد از ظهر ساعت را از خواب بیدار کرد ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mother said imply that children night watch TV twice a week.
[ترجمه گوگل]مادر گفت: بچه ها شب ها هفته ای دو بار تلویزیون تماشا می کنند
[ترجمه ترگمان]مادر گفت که دو بار در هفته تلویزیون تماشا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We were arrested and held until the arrival of the night watch .
[ترجمه گوگل]ما را دستگیر کردند و تا رسیدن نگهبان شب نگه داشتند
[ترجمه ترگمان]ما دستگیر شدیم و تا رسیدن ساعت شب بازداشت شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For the rest of the time it was a question of patience under uncomfortable conditions, particularly on the night watch.
[ترجمه گوگل]مابقی زمان مسئله صبر در شرایط ناخوشایند، به ویژه در نگهبانی شب بود
[ترجمه ترگمان]بقیه اوقات، زیر شرایط معذب، مخصوصا در کشیک شبانه، مساله صبر و شکیبایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Also we stopped using our little paraffin lamp during the night watch, and used torches instead.
[ترجمه گوگل]همچنین استفاده از لامپ پارافین کوچک خود را در هنگام نگهبانی شب متوقف کردیم و به جای آن از مشعل استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان]در ضمن ما از چراغ گازی که در شب ساعت شب استفاده کردیم توقف کردیم و به جای آن از مشعل استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The historical focal point of the museum is Rembrandt's large and fascinating canvas, The Night Watch.
[ترجمه گوگل]نقطه کانونی تاریخی موزه، بوم بزرگ و جذاب رامبراند، The Night Watch است
[ترجمه ترگمان]نقطه کانونی تاریخی این موزه نقاشی بزرگ و جذاب Rembrandt، دیده بان شب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• guard kept during the night

پیشنهاد کاربران

night watch ( علوم نظامی )
واژه مصوب: گشت شب
تعریف: شکل اولیۀ گشت پلیس در شهرها

بپرس