night shift

جمله های نمونه

1. She's on the night shift this week.
[ترجمه رضا] او در این هفته شب ها شیفت است
|
[ترجمه عرفان] او در هفته شیفت شب است
|
[ترجمه گوگل]او این هفته در شیفت شب است
[ترجمه ترگمان]او در شیفت شب در شیفت شب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When do you check on for your night shift?
[ترجمه رضا] چه زمانی شیفت شبا را چک می کنی
|
[ترجمه گوگل]چه زمانی شیفت شب خود را چک می کنید؟
[ترجمه ترگمان]شیفت شب کی رو چک می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We arrived and clocked on for the night shift.
[ترجمه گوگل]رسیدیم و برای شیفت شب کار کردیم
[ترجمه ترگمان]ما وارد شیفت شب شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was assigned to straw-boss the night shift.
[ترجمه گوگل]او به عنوان رئیس نی شیفت شب منصوب شد
[ترجمه ترگمان]اون برای شیفت شب به رئیس دیگه واگذار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The night shift has / have just come off duty.
[ترجمه گوگل]شیفت شب به تازگی از خدمت خارج شده است
[ترجمه ترگمان]شیفت شب فقط وظیفه خود را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. People who work on the night shift are paid more.
[ترجمه فیروزه] کسانی که شیفت شب کار میکنند بیشتر ( حقوق ) میگیرند
|
[ترجمه گوگل]افرادی که در شیفت شب کار می کنند حقوق بیشتری دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که در شیفت شب کار می کنند پول بیشتری دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We rotate the night shift so no one has to do it all the time.
[ترجمه فیروزه] ما شیفت شب را تغییر میدهیم بنابراین هیچ کس مجبور نیست همیشه آن را انجام دهد
|
[ترجمه گوگل]ما شیفت شب را می چرخانیم تا کسی مجبور نباشد همیشه آن را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]ما شیفت شب را تغییر می دهیم بنابراین هیچ کس مجبور نیست تمام مدت این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The night shift come / comes off at dawn.
[ترجمه گوگل]شیفت شب می آید / سحر می آید
[ترجمه ترگمان]شیفت شب هنگام طلوع خورشید غروب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I tried working on the night shift for a while, but I just couldn't hack it.
[ترجمه گوگل]مدتی سعی کردم در شیفت شب کار کنم، اما نتوانستم آن را هک کنم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم روی شیفت شب کار کنم، اما نتونستم هکش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The night shift was just arriving.
[ترجمه گوگل]شیفت شب تازه رسیده بود
[ترجمه ترگمان]شیفت شب تازه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The night shift finished; the day shift take over.
[ترجمه گوگل]شیفت شب تمام شد؛ شیفت روز تمام می شود
[ترجمه ترگمان]شیفت شب تموم شد، شیفت شب تموم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On Friday 6 June night shift workers again took unofficial action when a mixed material containing asbestos dust spilled.
[ترجمه گوگل]در روز جمعه 6 ژوئن، کارگران شیفت شب مجدداً با ریختن مواد مخلوط حاوی گرد و غبار آزبست اقدام غیر رسمی کردند
[ترجمه ترگمان]در روز جمعه ۶ ژوئن، کارگران شیفت شب دوباره اقدام غیر رسمی کردند که یک ماده ترکیبی حاوی گرد و غبار asbestos بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Half-way through his night shift, coppersmith Norman was paralysed by a rare disease.
[ترجمه گوگل]نورمن مسگر در نیمه شیفت شب خود به دلیل یک بیماری نادر فلج شد
[ترجمه ترگمان]نیمه راه در شیفت شب او، coppersmith نورمن به خاطر یک بیماری نادر فلج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Check the night shift log book for any messages or matters to be dealt with.
[ترجمه گوگل]برای هر گونه پیام یا موضوعی که باید به آن رسیدگی شود، دفتر ثبت شیفت شب را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]دفترچه ثبت شیفت شب را برای هر پیامی که باید با آن برخورد شود بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• group of workers that work through the night; hours they work
a night shift is a period of work that is done regularly at night as part of a job, for example in a hospital or factory.

پیشنهاد کاربران

نوبت شب
نوبت کار شب
کسی که تا دیر وقت بیدار است.
نوبت شب ( شیفت شب )
شیفت کاری شب
شی وار
شیفت شب
شیفت شب
نوبت شب
[کارگر یا کارمندِ] شبکار
شیفت شب

بپرس